Page 106 - نشریه نون و القلم ویژه ادبیات عرب
P. 106

‫«بالباطل»‪:‬‬
‫حرف«باء»در آیهشریفهمحتملبینسهوجهمیباشد‪:‬مقابله‪،‬استعانتوسببیت‬

                                                            ‫ثمره معنایی‪:‬‬
‫مقابلـه‪ :‬میـان خودتـان اموالتـان را در مقابـل (عـوض) شـیئ باطـل (مـا لا منفعـة‬

                                                          ‫فیـه) نخوریـد‪...‬‬
‫اسـتعانت‪ :‬میـان خودتـان اموالتـان را بـه وسـیله شـیئ باطـل (عقـد فاقـد شـروط)‬

                                                             ‫نخوریــد‪. ...‬‬
‫سـببیت‪ :‬میـان خودتـان اموالتـان را بـه هـدف شـیئ باطل(عقـدی کـه غـرض از آن‬

                                                     ‫چیـز حرامـی اسـت) نخوریـد‪. ...‬‬
                                                                      ‫ثمره فقهی‪:‬‬

‫در صـورت اول متعلـق نهـی‪ ،‬معاملـه ای اسـت کـه مبیـع مالیـت نداشـته باشـد‪ ،‬کـه‬
       ‫درایـن فـرض علـت بطـان و فسـاد معاملـه «مالیـت نداشـتن» مبیـع اسـت‪.‬‬

‫در صورت دوم متعلق نهی ‪ ،‬معامله ای است که از طریق شرعی محقق نشده است‪.‬‬
‫یعنـی سـبب عقـد مشـروع نبـوده اسـت‪ .‬مثـل ایـن کـه شـروط عقـد هماننـد مـوالات‬

                                              ‫یـا تنجیـز رعایـت نشـده باشـد‪.‬‬
‫در صـورت سـوم متعلـق نهـی ‪ ،‬معاملـه ای اسـت کـه بـه قصـد حـرام انجـام شـود‪،‬‬

                                        ‫هماننـد بیـع عنـب بـه قصـد تخمیـر‪.‬‬
‫همانطـور کـه ملاحظـه مـی فرماییـد هماننـد «بیـع حشـرات» در فـرض اول فاسـد‬

‫اسـت؛ زیـرا غالبـآ منفعـت معتنـی بـه نـدارد و بالتبـع مالیـت نـدارد ولـی ا گـر مـراد آیـه‬
‫‪ ،‬فـرض سـوم باشـد‪ ،‬در صورتـی کـه شـروط رعایـت شـده باشـند همیـن بیـع صحیـح‬

‫اســت‪ .‬همــان گونــه کــه ا گــر مــراد صــورت اول باشــد بیــع عنــب بـه قص ـد تخمیـر‬                                                   ‫‪106‬‬
                         ‫صحیـح اسـت ولـی در صـورت سـوم صحیـح نیسـت‪.‬‬
                                                                                                                                         ‫ن والقلم | دوفصلنامه علمی‪-‬اطلاع رسانی‬
                                                        ‫«الا ان تکون‪:»...‬‬
‫"الا"‪ :‬نـوع اسـتثناء یـا تـام غیـر موجـب اسـت یـا مفـ ّر غ و در صـورت اول مسـتثنی منـه‬

      ‫"ا کل بالباطـل" اسـت و احتمـال میـرود اسـتثناء متصـل یـا منقطـع باشـد‪.1‬‬
                                                          ‫ثمره معنایی‪:‬‬

‫اسـتثنای متصـل‪ :‬ا کل بـه باطـل نکنیـد مگـر اینکـه ایـن ا کل بـه باطـل تجـارت بـا‬

‫دخول‬  ‫توهم‬  ‫لکن‬  ‫نیست‬  ‫آن‬  ‫در‬  ‫داخل‬  ‫حقیقتآ‬  ‫مستثنی‬  ‫انوقهطمایع ننیتزومهسمتمثنص ّیحمحن اه اسلتبثانطا گل اشتسه اتسکهتا‪.‬گرچه‬  ‫‪ - 1‬در صورت‬
                                                                                                                            ‫آن شده است‬
   101   102   103   104   105   106   107   108   109   110   111