Page 5 - ماهنامه شماره 18 برای فردا
P. 5
5
..........................................................................
..........................................................................
.............................................................................
.............................................................................
پارادایـم شـیف ت یـک اصـل بایـد رعایـت شـود و آن گام سـپس «پارادایـم شـیفت» و در انتهـای آن «انقالب»
برداشـتن بـه سـمت کارایـی و شـفافیت بیشـتر اسـت. اسـت.بنابرایـن،ا گـربـهترتیـبدسـت هبندی کنیـمیـک
هیچپارادایمشیفتیحقاجراوتحققندارد،مگراینکه سیسـتم را یـا بهبـود م یدهیـم ،یـا اصالح م یکنیـم ،یـا
یک گامبهسمت کاراییبیشتر،یعنی کاهشهزین هها، تیـحوکانلاقیالجابد،مکایکمنا ًیلدمگ،ریگـاپواراندمای یمکنشییمف.تم یدهیمویابا
در مرحلـ های کـه شـهر اصفهـان و سـایر شـهرهای بـزرگ
بهبـود عملکـرد و شـفافیت بیشـتر بـردارد. ا کنوندر آنقرار دارند،اصلاحوتحولهمدیگرجوابگو
شـورا و شـهردار جدیـد در حوز ههـای بسـیاری چـون نکینـسمـ.دتر.امرجـاحزلـهبۀبدههبیـوددتـماثلمًانباظـهورمیمرانبـراویـ شکهـماثـوانرلرخوهشاـنی
مدیریـت شـهری ،قراردادهـای پیمانـکاری ،توسـعۀ رعا بوارهبـوضدمبودجهویـد،م.سدعر میرمحلیـکۀن ایصماعلمحلمکثرادًلمنـالریخ عشـوهارردارضیو
فضـای سـبز ،نظـار ت بـر فعالی تهـا ،خدمـات شـهری و قراردادهـا را تغییـر م یدهیـم و اصالح کنیـم .در مرحلـۀ
بخش فرهنگی شهرداری باید سیاست پارادایم شیفت تحـول،خـودشـهردار ومعاونانـشراعـوضم یکنیـم.در
رادنبـال کنـد.ا گـرفقـطوفقـطاشـخاصدر پسـ تهای حالحاضرهمۀای نهاهم کهانجامشود،تغییرجدی
مختلـف عـوض شـوند ،بعـد از مدتـی کـه ایـن افـراد ایجـاد نخواهـد شـد؛ یعنـی ا گـر پارادایـم شـیفت ایجـاد
جدید در سیسـت م و سـاختار بیمار قرار گرفتند ،خسـته نشـود،تحولهماثریندارد؛چونسـاختار ومناسبات
م یشـوند و عق بنشـینی م یکننـد یـا اینکـه خودشـان تغییرنکردهاست.سطحپارادایمشیفترانیزب هراحتی
هـمواردرابط هبـازیومسـائلیم یشـوندکهدر بسـیاری نم یتـوان تعییـن کـرد و متخصصـان شـهری بایـد در
از شـهردار یهاقاب لمشاهدهاست.ا گرپارادایمشیفت مـوردآنتصمی مگیـری کننـد.اعضـایشـورایشـهرطی
نباشـد ،تحـول هیـچ بهبـودی در پـی نخواهـد داشـت. گف توگوهایـی کـهبـامتخصصـانانجـامم یدهنـدبایـد
مـردم بـا انتخـاب شـورای شـهر فعلـی دسـت بـه تحـول مؤلف ههـایپارادایـمشـیفترامشـخص کننـد.
زد هاند؛ولیا گرتحولاینشوراهمراهباپارادایمشیفت برایمثال،پارادایمشیفتدر شهرداریمستلزمایجاد
در مدیریـت نباشـد ،انـرژی حاصـل از آن تحـول نابـود کوارمول ًاابـجطدیدردبدرسـیماورردیفازضاسایختسابرزهاشسـهرت؛ی الگوهـا تمغثیل ًایـیر درک خـودراموظـفبدانـد کـهبـهتیمبعـدیصور توضعیت
خواهدشد.زمانی کهسیستمسالماست،تحولیمثل الگوی مشخصیارائه کند.یعنییکحرکتنمادینبراییک
تغییر شـورا یا شـهردار م یتواند موجب افزایش کارایی و پیاد هسـازی شـود و در آن کاشـت گون ههـای گیاهـی تحولاساسـیانجامشـود کهاز اینپسنیزادامهیابد.
بهبودعملکردشود؛ولیوقتیسیستممانندیکبیمار خاصیمثلچمندر فضایسـبزشـهریممنوعباشـد سـپسشـوراوشـهردار جدیدنیزدر ابتدایشـروعبه کار
سـرطانی اسـت ،ا گر پارادایم شـیفت ایجاد نشـود ،هیچ و آ بهـا و درآمدهـای ذخیر هشـده از ایـن طریـق ،در باید یک گزارش کلیوعمومیازوضعیتموجودوآنچه
ایجـاد یـک کمربنـد سـبز در شـرق شـهر اصفهـان هزینـه تحویـل گرفت هانـدبهصورتمسـتندتهیـهوبـرایاطلاع
امیـدی بـه بهبود نیسـت. ککاومیار ًال کصوفیـهراین شـود.طبقبرآوردها،در سـیسـالآینده،
بـرایبیمـار سـرطانیاصالحوتحـولجـوابنم یدهد؛ را محاصـره خواهـد کـرد و اقلیـم اصفهـان شـهروندانمنتشـر کنند.
بلکـه یـک پارادایـم شـیفت در کلیـۀ سـطوح لازم اسـت: خواهـدشـد.ایـنمسـئلهم یتوانـدعلـتموجهـیبـرای
پارادایمشیفتیدر اندیشۀبیمار،در سبکزندگ یاش، یکپارادایمشـیفتدر حوزۀفضایسـبزشـهریباشد. پارادایمشیفتدر ادارۀشورا
در الگـوی تغذیـ هاش ،در نگاهـش بـه زندگـی و بعـد در اسـتراتژی فعلـی شـهرداری ،گسـترش پار کهـای درون
کنـارش خـوردن دارو و جراحـی و پرتودرمانـی نیـز انجـام شـهر و چمـ نکاری اسـت .گسـترش پار کهـا اشـکالی نکتـۀ اصلـی در فعالیـت شـورای جدیـد ایـن اسـت کـه
شـود تـا ثمـر بدهـد .یعنـی ا گـر بیمـار سـرطانی در بقیـۀ نـدارد؛ ولـی چمـ نکاری بسـیار خسـار تبار اسـت؛ هـم از شـورای شـهر جدیـد ب ههی چوجـه نم یتوانـد شـهرداری
اجـزای زندگـ یاش تغییـر ایجـاد نکنـد ،قـرص خـوردن و لحـاظهزینـۀسـنگینآماد هسـازیو کاشـتونگـ هداری رابـهروشسـنتیمرسـوم گذشـتهاداره کنـد.مشـکلات
پرتودرمانـی جـواب نم یدهـد؛ یعنـی در بیمار سـرطانی چصرمـفنآبویاهـرمیاز نچمظـرنحشجـدهم،عسظپیـمستمبنابخـیعرآبمـیی کشمویدا.بایص کول ًاه ومسـائلنیـزبـارو شهـای گذشـتهحـلنخواهـدشـدو
ا گـر پارادایـم شـیفتی در زندگـی اش ایجـاد نشـود ،دارو چمـن گیاهـیمتعلـقبـهاقلیـمهـایشـرجیاسـتودر روندموجودادامهپیداخواهد کرد.در بهترینوضعیت
خـوردن کـهبـهمعنـیاصالحاسـتوحتـیجراحـی کـه اقلیم گر موخشـکاصفهاننبایدچنین گیاهی کاشـته شوراشایدجلویبرخیفسادهارابگیرد،ولینم یتواند
تحولمحسوبم یشود،هیچبهبودیدر بیمار ایجاد شود.بنابراینپاردایمشیفتدر اینحوزهیعنی کاشت چیزیراعوض کند.ممکناستروندسال مترشود،ولی
گون ههـای گیاهـی ک مآ بتـر در پار کهـا و سـپس صـرف تحولساختاریدرمدیریتشهریایجادنخواهد کرد.
نم یکنـد و ا گـر هـم بکنـد موقـت خواهـد بود. منابعمالی وآبذخیر هشدهدرپروژۀ کمربندسبزشرق بـهعبـارتدیگـر،باید گفت کهفضـایامروزنیازمندیک
تغییـر کلـی شـورای شـهر الآن یـک تحـول محسـوب شـهراصفهـانتـااز ایـنطریقبـابیابانیشـدناصفهان «پارادایـمشـیفت»در مدیریـتشـهریاسـت«.پارادایـم
م یشـود؛ولـیا گـرایـنتحـولهمـراهبـاپارادایمشـیفت مقابله کنیم.برایدرکاهمیتموضوعتوجه کنیددر شیفت»دردومعنیبه کارم یرود:یکمعنیآنانقلاب
نباشـد ،هیـچ اتفاقـی نم یافتـد .نم یتـوان گفـت تمـام هرثانیهسهمترمربعاززمی نهایشرقاصفهانبه کویر اسـت؛ ب هعنـوان مثـال ،انقالب اسالمی یـک پارادایـم
آد مهایی کهتا کنونبهسیسـتمشـوراوشـهرداریوارد تبدیـلم یشـودو کویـربـااینسـرعتدر حالپیشـروی شیفتبود که کلسیستمراتغییرداد.در معنایدیگر
شد هاندفاسدونا کارآمدبود هاند،بلکهبسیاریاز آ نها است. پارادایـمشـیفتایـناسـت کـهسیسـتمباقـیم یمانـد،
بـاهـدفوانگیـزۀخدمـت،بـابرنامـهواید ههـایجدید بـه همیـن ترتیـب لازم اسـت شـورا و شـهرداری جدیـد امـا سـازوکارها ،رو شهـا ،سـن تها و قواعـد بـازی عـوض
وارداینجریانشـدند؛اماوقتیدر سـازوکارهایفاسد در مباحـث ترا ک مفروشـ ی ،مجوزهـا ،قراردادهـا و... م یشود؛بنابراین،منظور از پارادایمشیفتیاایناست
ونا کارآمـدقـرار گرفتنـد،از بـسمبـارزه کردندنفسشـان یـک پارادایـم شـیفت انجـام دهـد .ادامـۀ رونـد موجـود کـهرژیم،سیسـتموسـازمانهمگیتغییـر کنندیااینکه
بریـد .ا گـر سـالم بودنـد ،فرسـوده شـدند و از سیسـتم ترا ک مفروشـی ،بـرای اصفهـان کـه پایتخـت فرهنگـی کههویتسـازمانثابتبماند،ولیشـیو ههای گذشـته
بیرونرفتندوا گرمستعدفسادبودند،ماندندو فاسد جهاناسالممحسـوبم یشـود،خسار تبار اسـت.در بـهشـکلبنیـادیتغییر کند.منظـور از پارادایمشـیفت،
شدند و بقیه را فاسد کردند .توجه کنید! این سیستم اصالح نیسـت .ا گـر تغییـر در هـر سـامانه یـا سـازمانی را
شـما را هـم یـا فاسـد م یکنـد یـا مسـتهلک و فرسـوده. ب هصـورت یـک طیـف ببینیـم ،ابتـدای سلسـل همراتب
فکـر نکنید شـما خیلی قوی هسـتید یـا معصومید؛ فکر تغییـر« ،بهبـود» اسـت ،بعـد «اصالح» ،بعـد «تحـول»،
نکنیـد شـما یـک جمـع ه مبسـت هاید و سـیزده نفریـد و
خیلـی کارهـا م یتوانیـد انجـام بدهیـد؛ نـه ،در شـرایط
موجـود ا گـر پارادایـم شـیفتی رخ ندهـد ،هیـچ تغییـری
رخ نم یدهـد.

