Page 59 - ماهنامه شماره 18 برای فردا
P. 59
59
..........................................................................
..........................................................................
.............................................................................
.............................................................................
نویشتـز نوهـراراسـیبنتت ًاشرـککیهبمـرتقریببلـجوندایوحدرعیهمـدلریًاددموهکمشـلاکیلنشاـشـدت؛هوورلتابعیـصافدرهاـتیآاننن از جنا حهـای ایـن جامعـه کـه بیشـتر سـنتی اسـت، تکبنندید؛لمثکلرًادسوندگماوپکورراراسییبکعدیدآکمتادت.ومرمنصشلخحبص ًهاسطنرگافپداورر
دورهباتوج هبهاینکهشوراهاب هصورتصددرصد هما نطـور کـهحضـرتامامخمینیهم گفتهاسـت،
دردسـتیـکجنـاحافتـادهاسـت،فکـرنم یکنیـد حتـیقـادرنیسـتیـکنانواییراهـماداره کنـدوتمام سـرعترشـدوپیشـرفت کمترودموکراسـیبهمعنای
تمامـیمصائـب گذشـتهوحـالشـهر(کـهخیلـی مشـکلات ایـن مملکـت ناشـی از ایـن اسـت کـه یـک گف توگوهاوقانع کردنوحرکاتاقناعیبیشترهستم.
از قسـم تهای آن ممکـن اسـت در دسـت آ نهـا گـروه متخصـص ،روشـ نفکر ،جها ندیـده و آیند هنگـر فرمودیدا گرتنهایکحزبحاکمباشد،جنبۀنظارتی
همنباشـد)برسرشـانآوار شـودوباعثشـود که م یآینـدوچنـدسـال کارهـارادرسـتم یکننـد،خزائن تضعیـفم یشـود؛امـامـنفکـرم یکنمتأثیـرینـدارد.
اعتمـادمـردمراتـاچندیـنسـالازدسـتبدهنـد؟ راپـرم یکننـدومشـکلاتنظـامراازبیـنم یبرنـد؛ولـی گزار شهـا از شـهرهای مختلـف حاکـی از فسـادهای
همی نطـوراسـتولـیای نهـادرحافظـۀتاریخـییـک بلافاصلهتازمانشانتمامم یشودجناحدیگرم یآید عمیقدرشوراهاییاست کهچندجناحدرآنحضور
کملشـوتررهاسویخدنمیـیاکهنمد.یمنططـموئرانسبـاشت؛یمدث.ا ًلچندارنوکنزهوئدارلهقبمل ًاۀ وهم هچیـزرااز آ نهـام یگیـردوذخایـرراتمـامم یکنـد داشـت هاند.خیل یهـادر ایـنشـوراهامحکـومشـدندو
شـعارهای چـاوز و بعـد جانشـینش مـردم را بـه خـود و دوبـاره آ نهـا م یآینـد و مشـکلات را حـل م یکننـد و عـد هایهـمدرانتظارمحاکمههسـتند؛بنابرایـن،ا گر
جـذب کـردهبـود،ولـیامـروزهچقـدر بیـزاریبـهوجـود اقتصـادراراهم یاندازنـد».ایـنتفکـراتمنفـیاسـتو چندجناحـههـمباشـند؛تضمینـینیسـت کـهفسـاد
آفهوار مجدععه ٔر؟هبشـضشاـیمردیبیکگنشـومیدیفـ؛ادچجموعارۀنکـب3ش10رسموییبملایورکود؛سنولیکیسشــتضمهممنندًااندجـ.کرامبـتنه ا گرهمحقیقتداشتهباشدمطلوبنیست.ممکن کنتـرلشـود.برعکـسآنهمصـادقاسـت؛ا گرفقطاز
مثبتـی داشـت .آیـا باعـث نشـد بسـیاری از افـکار تندگرا اسـتبگویندا گرهشـتتادهسـالاینمتخصصاناز یمثاکًلاجوانیـاحلاهنقمابلاشبنفقدـ،لزطویمابکهجفنـاساحدودجـچواردندامشـیشتو؛نامد؛ا
و کما لگرایـیرابشـرتجربـه کنـدوبگویـدنم یشـود؟از حاکمیـترویبرگرداننـدوبـرسـر کارنیایند،حکومت
همـان دورۀ ابتدایـی بشـر بـا موضـوع عدالـت مشـکل م یگویـم اازولبًایـازنبیـمـنیرروفدتـونامـهویرـ اچصاحلکحوممتـییشـمودط.لـموـنب اینجناحبهدلایلایدئولوژیکاهلفسادنبودوهمۀ
داشتهاستونتوانستهآنراحل کند،مارکسیسمیک نیسـت. دولـتمردانـی کـهمـام یشـناختیم،وقتـیم یآمدنـد
گام بزرگ در راستای درک بهتر ما از عدالت برداشت .ما مـنحتـیم یگویـمازبیـنرفتـنحکومـتقذافـیهـم کنار،درادارۀزندگیروزمر هشانمشکلداشتند؛یعنی
بهایننتیجهرسیدیمآنچیزی کهممکناستمارا درسـت نبـود .ا یکاش از طریـق افـراد جها ندیـده و ازمجاریحمایتیزندگ یشانم یچرخید.پسمقولۀ
خیلیخوشحال کند،هما نکهازثروتمندانبگیریمو روشـ نفکر و آیند هنگـر اصالح م یشـد و ای نطـور بـه فسـاد نبایـد بـا ایـن موضـوع اشـتباه گرفتـه شـود .بـه
بهفقرابدهیم،ممکناستبهمرگفقرامنجرشودو فاجعهنم یانجامید.اینافکارجهاتمنفیبیشتری موضوعفسـادبایدب هطور جدا گانهپرداختتا کنترل
آینـدۀفقـراراازبیـنببرد.ای نهاراجزمارکسیسـمبهما مدـارند.شـمدییگوًداینمدختالاـپریفایشــاننتنفکشـروم؛دفکاکرربمه یسکـنامماپنرینرشـساـند.ی شود.
وتهدید؟
یـاد داد؟ فقـطوفقـطپریشـانیوفقـرایجـادم یکنـد.بـهفـرض تهدیدی کهداردایناسـت کهممکناسـتجنا حها
یکـی از مباحـث شـهری ،وجـود نظریـۀ بومـی بـرای اینکـهحکومـتایدئـال کسـانی کـهرأینم یدهنـدبـر فقطبهیکساحتتوجه کنند.جنا حهاییهستند
شـهرهای ایـران اسـت .در ایـن زمینـه دو نظریـه سـر کاربیایـد،آ نحکومـتهمنم یتوانـدب هراحتی کار کهبهتوسعۀسیاسیاعتقاددارندوتمامپتانسی لهارا
وجـود دارد :یکـی راهبـرد سیاسـت سـرزمی نهای کند.مناعتقاددارم کهالآنشـوراهایجدیدشـایدبا صرفتوسعۀسیاسیم یکند؛برخیجنا حهاهم هچیز
جامعـه ایرانـی از دکتـر پیران و دیگری نظریـۀ آبادی کیاستبتوانندقر ضهارابدهندوبخشیازمشکلات رادر نر مافـزار خلاصـهم یکننـدوبعضـیهم هچیـزرادر
ب هجـای شـهر .ایـن نظری ههـا بـه مفهـوم دولتـی- شهرهارا کاهشدهندوبعدبهدیگرانتحویلبدهند؛ سـخ تافزار م یبیننـد .در ایـن حالـت ،ا گـر دو جنـاح
حکومتـی شهرسـازی ایـران اسالمی در دولـت ولیفرایندتمدنهمیناسـتو کارینم یشـود کرد. باشد،برنام ههات کساحتینم یشود.شهرفقطنرده
آقـای احمد ینـژاد و بحـث اندیشـۀ ایرا نشـهر در شـمادرپیشـرفت هتریندموکراسـ یهانـگاه کنیـد؛یـک هخنیرابـمانـندانیننسـیـازت،دارشـده.ربطـبهیبعرنتـاًام هشـهرااییـطیبدـرراایـینجحواانلــانت و
دولـتآقـایروحانـیم یپردازد.البتههی چکـداماز رئی سجمهـورم یآیـد کشـورراآبـادم یکنـدواقتصـادرا و
ای نهاآنقوامیرا کهیکنظریهبایدداشتهباشد جلـوم یبـرد.ایـن کارجناحینیسـت؛چـونم یتوانم بکـههتـوراجـسـودتداوررداشـیـدنهامسـ هتجاکنـبههاپحییانـ ًاشمجنیاآیـحدهـ.اتتهفدکیـرادیت
ندارند.هردودرحدیکمفهومذهنیهستند که مثـال بزنـم :اوج شـکوفایی اقتصـاد آمریـکا مربـوط بـه
بایدبسطدادهشوند.آیاشماایننظری ههارابرای دور ههایریگانو کلینتونبود؛ریگانجمهور یخواه ت کساحتیداشتهباشند،ب هجایتفکر گستردۀچند
رسـیدنبهتجویزیبرایشـهرهایایرانمناسب و کلینتـون دموکـرات بـود؛ بنابرایـن ،حر فهـای مـن ساحتی.
م یدانیـد یـا نـه؟ و ا گـر نم یدانیـد چـه بایـد کـرد در مجنشاکحلـاینتیعسدـیدته.امیمراکـحنال کسـندت؛ولشـویرادقییق ًشاـباهیردتیبحتوواینلد باتوج هبـه اطلاعـات موجـود در کلا نشـهرهایی
عچـظوینمـایصافز بهـادهن وی تهـاهـراینش،ـهکـرهدارح یکاهیـا داترادز ،عحمجـا ًمل
حـوزۀ خلأ نظـری؟ دهـدبـه کسـانی کـهمشک لسـازند.درسـتاسـت کـه ورودبهچنینعرص هاییعنیبدنام کردنجریان
مـن فکـر م یکنـم یـک اختالف دیـدگاه بـا شـما دارم؛ پیشـرفت،ترقیواصلاحنبایدیک گامبهعقبویک
ولـی ایـن موضـوع خیلـی اساسـی اسـت و مایلـم آن را گام به جلو باشد؛ ولی این خودش یک حرکت است و سیاسـی کـه تحوی لگیرنـدۀ ایـن شـهر و شـورا و
بپروریـم.یـکمدتـیدرایراناینحرفشـروعشـد که شـهرداری اسـت .در ایـن حالـت ،ایـن جریـان
معماریبایداسلامیباشد؛یعنیب هگون هایباشد که جامعهراپویام یکند.درنهایت،ممکناستشرایطو سیاسـیتحوی لگیرنـدهیـابایـدهمـۀمشـکلاترا
درسـاختما نهاشـعر،نوشتهودسـ تخطبه کاررود. بسـتریفراهمشـود کهحرکتتبدیلشـودبهدو گام
منمدتی گرفتارایناندیشهبودم کهمعماریاسلامی ولجلیوا،یینفکرگایانمدعقحتبمیًاادسر هحگارکماب هتپتیاریخشییمکلگاتمهباهوپجوس؛د بـه گـردن شـهرداری و شـورای شـهر قبـل بینـدازد
از کجـاآمـدهاسـت؟ا گرمنظورتـانازمعماریاسالمی یـا تمـام مشـکلاتی را کـه در پـی ایـن نابسـامانی
معمار یایاست کهپیامبرا کرموائمۀاطهاروخلفای گریبا نگیرشخواهدشد،بابدنام یهاومصائبش
راشدینباآنزندگیم یکردند کهای نهانبود؛بلکهیک دارد. بپذیـرد .بـه نظـر شـما عقلانیـت سیاسـی در اینجا
حصیربود کهرویچوبم یانداختندوزیرآنزندگی پسامیدوارید؟
م یکردنـد.ا گـربـراسـاسآناصالتبخواهیممعماری مـن آدم امیـدوار و خو شبینـی هسـتم و دنبـال چـه حکمـی صـادر م یکنـد؟
گـروه بزرگـی در جامعـه ازلحـاظ عـددی طـر فدار ایـن
هی چچیـزینیسـتم کهعالـیوفو قالعادهباشـد؛بلکه اتفخیکـر ًراهمـسـنتبنعدضکـهینابزایسـدرادرنهویرهچباـنراتنخ اابیـاتنیتفشـکـررک راتدیـکرددم.
اعتقـاددارمهیـ چگاهبشـربـه«عالـی»نم یرسـد،بلکـه
حرکتشبایددرمسیر«عالی»باشد.مهمایناست که
امروز ما بهتر از دیروز و فردای ما بهتر از امروزمان باشد. کـهدرتأییدتفکرشـانچنیناسـتدلالم یکـرد«:یکی

