Page 100 - ماهنامه شماره 23 برای فردا
P. 100
99
قصۀقومپریشان
نگاهیبه«طلسم»اثر«شهلاپروی نروح»
سـنگی.درایـرانچندیـن کوهبهایـنناموجـوددارد کهیکی شـهلاپرویـ نروح،زادۀشـیراز در سـال
ازآ نهادراستانفارس(محلتولدوزندگینویسنده)است. ،1335از نویسـندگان تحسی نشـدۀ
امابهنظرنم یرسدنویسندهبههمان کوهباهمانمختصات معاصراسـت کهنویسـندگیراازسـال
«َبجـغررامف»یبـایهتیعـادشاـادرزیهـادادشـیترهوباسـتشابدـ.ااازیـیننـکاسمـبور،مدریجخوسریـ تم؛وظجاوه ًرای 1368زیـرنظـرشـهریارمندن یپـورآغاز
نامیاستمانند«عل یآباد»یا«حسی نآباد» کهدرهردیاری کرد.نخستیناثرش«حنایسوخته»
چندتاییازآنهسـتوازدیگرسـو،فضایوه مآلودرمانبه دهسـالبعد،درسـال 1378بهچاپ
مـام یگویدروسـتای َبر مسـنگییـا کافرآبـاددرواقـعناکجاآباد رسـید .ایـن مجموعـه داسـتان در الههامینی
یـا هم هجاآبـاد اسـت .بـا ایـن وصـف ،ا گرچـه در ایـن رمـان،
جغرافیایـی داریـم و اشـار های کوچـک بـه تاریـخ و لهجـ های قالب«کتابشـهرزاد»وبههمتنشـر
هدرمواقهـسعـاز اتیـکنهلماخجترمصـباایدتتمارربیوخطیب-هاجغسـرتافایانیـفاریعسمبادتـشًـابـد،راامای آ گهمنتشـرشـد،باحمایتهوشنگ
رن گآمیزیفضاوعمقبخشیدنبهپ سزمینهاستفادهشده گلشـیری کـهعـزم کـردهبـودنویسـندگانمسـتعدوناشـناس
کوومهعُقنـرا رقاببایهـودضدور لحاییـا هداآوری«دیطگوررجسیسـنا»توسجتووکرسدر.گشتگی اهالی رادر قالـبمجموعـ هایب هنـامشـهرزادمعرفـی کنـد.حنـای
روسـتا ،تداع یگـر پریشـانی قـوم بن یاسـراییل .قومـی کـه در سـوختهمـوردتوجـهاهالـیادبقـرار گرفـت؛جایـزۀمنتقدان
صحرایب یبرکتیسرگردا ناندوهنگام یکهدردستیاب یشان و نویسـندگان مطبوعاتـی را از آن خـود کـرد و نامـزد بهتریـن
بهمرادتأخیریم یافتد،روبهخرافهوجادوم یآورندودست کتـابسـالایـرانشـد«.طلسـم»دیگـراثـرپرویـ نروحرمـان
بهارتکابهزارجنایتوخرد هجنایتم یزنندتامرادحاصل کوتاهیاست کهسال1380انتشاریافت.این کتابنیزنامزد
فرسـتادهشـدهتـاآنرابـرایسـکونت کارکنانپروژ ههـایآن شود؛مرادی که گاهدرمیانتکاپوهایشانب هتمامیفراموش جشنوار ههایادبیبسیاریشد.آخریناثرمنتشرشدۀاین
منطقـه و خانواد ههایشـان آبـاد کنـد .نفریـن مو جزننـده در م یشـود.خـاکسـرزمینآ نهـاسـتروناسـت.هیـچ گیاهـی نویسـندهمجموعهداسـتان«تنها کهم یمانم»اسـت کهدر
منطقـهاوراب یخـوابم یکنـد.امـاتنهـااوسـت کـهشـ بها آنجـانم یرویـدوتالشبراییافتنآببهب نبسـتم یرسـد. سـال 1383روانۀ بازار شـد .در حال حاضر مجموعه داستانی
تـاصبـحقدمم یزندوسـیگارم یکشـد؛درحالـی کهدیگران چاهـی کـه«گ لبمـان»بـا کمـکپسـرشبـهحفـرآنمشـغول ا«زاَّانومآاماَصدَنۀعوچااَکی ُپادسساحت ِرواویلاُینفبلاُرحنالی ّزسناحش ُررآَحگیهَنثاآتشریا؛ثرکارخهوااهیدآب نوهدا.
ب همحـضرفتـنبهبسـترتاخـودصبحچونخـرسخرناس آایسینهتبدررنقهماییزتدب»وهقاسعندت ًاگزمنبیاریسددد.رآسننآیگینیه«کخهوازدصاشفرابیبیمنثد؛ل همگـیسـحروجـادوبـودوجادوگـرهرکجاقدمبگـذارد،نجات
م یکشـند .هـم اوسـت کـه بـه گنـج و صندوقچـه اهمیتـی اماجزناکامیچیزدیگرینم یبیند؛پستنخویشرابهچاه نخواهد یافت( ».طـه)69:
نم یدهـد؛تنهـابـهرسـالتشم یاندیشـدوشـوقهمـکاران م یاندازدوچاه کهقراربودازآنآبزندگیبجوشد،تنهاشاهد «طلسـم»رمان کوتاهیاسـتباراویانمتعدد.خوانندهتازه
براییافتن گنجدر نظرشابلهانهاست.در پایاننیزشاهد جوشـشخـون گـرماوم یشـود.نحوسـتایـنقـومب هسـان بـالحـنوزبـانیـکراویآشـناشـده کهدیگـریازراهم یرسـد
حرکتانقلابیوموس یواراوهستیم،وقتی کهباهمهم های نکبتی که گریبا نگیرسامریبود،وا گیرداراست.جاییبتیا، وبـالحـنونگاهـیدیگـرشـروعبهسـخن گفتنم یکنـد.این
ازخـواب کوتـاهوسـبکشبرم یخیـزدومتوجـهم یشـود کـه همسـ ِرجادوگـرروسـتا،روبـهشـوهرشم ینالـد«:مـااز یهـود تعددراویدرنگاهنخسـت گی جکنندهبهنظرم یرسـدواین
همـگان ،از همـکاران تحصی لکـرده گرفتـه تـا کارگـران و نیـز نیستیم،سامریهستیموسبتآتشنزدیکاست؛چرا که سـؤالمطـرحم یشـود کـهایـن گزینـشبـرای کتابـیچنیـن
چوپـان بومـی منطقـه ،بـرای گنجـی کـه موجودیتـش در هـر بـار نزدمـان آمدنـد ،فریـاد نکردیم لمس نکـن! نزدیک نیا! ک محجـمچـهلزومـیداردوچـرانویسـندهبـرسـرایـنانتخاب
ابهـاماسـتبـهجـانهـمافتاد هانـد.پـسپشـتفرمـانلودر آ.ی..ۀ5چ9همسویرۀدانطسهت:ن«قداآلنفهااذا َزهلامب َف ِسااَّنَلس!َ»کفکهیاالشاحریهاا ِتیَااسن َتقتوَبله چنینخطر کردهاسـت.داسـتان،خود،جواباینسـؤالرا
م ینشـیندودرحال یکـهاز جانـبهمـه،حتـینزدی کتریـن لاِمساس؛برو کهبهرۀتواززندگیدردنیاایناست که[چون درآستین کوچکشدارد.پسازآنکهخوانندهبهتعددراویان
همـکار و رفیقـش ،مـورد تهاجـم قـرار م یگیـرد ،ویران ههـای کسیبهجانبتوآید]بگوییمرالمسنکن».وهمچنینبه پـیم یبـرد،لـذتعمیـقاواز کشـفهنـریآغـازم یشـودوبـا
ب هجامانـدهاز روسـتارافروم یریـزدوزمیـنراآمـادۀآسـفالت نفرینموسی کهچونفریبکار ِیسامریرادید،اورابهمرضی شروعهرپارهاینسؤالدرذهناوم یچرخد کهراویاینپاره
ریختـنم یکنـدوقائلـهای نگونـهختـمم یشـود.از سـویی، مبتال کـرد کـهبـراثـرآنتاآخرعمرمنزویشـد؛چرا کـهدیگران چه کسـیاسـت؟ازدیگرسـو،م یتوانسـرزمیننفری نشـدۀ
نم یتـوانبرجسـتگیشـخصیت«گلـش»رانادیـده گرفـت. دراثرتماسبااوبهتبیخوفناکدچارم یشدند.عذابی که روایترااززوایای گونا گونوازدریچۀچشمتماماهالیدید.
اوتنهـاشـخصیتاصلـیرمـاناسـت کـههیـ چگاهدرجایگاه جسـمفردنفری نشـدهرادرگیرنم یکند(چنا نکهدرداسـتان تمـامایـنجانیـانوقربانیـان کوچـکوبـزرگدر ایـنروایـت
راویقرارنم یگیردوداستانرمزآلوداوازدهاندیگران گفته انمیـزاارنوواانـعبلشاراهاشرـادشیا ًدهامـدی یمآزاوردخ؛برچرایکاـزاهباتیـلانییکـجیسازمعیمنیی قتسریـت)،ن هولناکسـهیمم یشـوندوهرکدامپردهاز گوشـ هایازروایت
م یشـود .قضاو تشـد های کـه هیـ چگاه قضـاوت نم یکنـد. تر سهایانسـاناسـت؛وحشتازطردشدنوتنهاماندن. برم یدارند .گاهمانامآ نهارانم یدانیموحتیپیشم یآید
پـابـه کـوهم یگـذاردوابتالپـسازابتلاسـت کـهبـرسـرراهش اماموسایاینقوم کیست؟اصل یترینشخصیتداستان کـهآ نهـاتنهـادرحدچندجملهزبانبهسـخنم یگشـایند؛
اقـورآارسـمم اینگیـیرندی .گسـلـت،شبنلیکزـکه کشـاماف ًلوزمشـیهنـودی ایسـدارت؛د؛فارمزانـمدکرااشـخـفدۀا کهذه ْندرگیراوم یشودوبیشترینبارروایتبردوشاوست. اماحضورشاندرهمینتنگمجال کافیاستتادرپایان،
نم یدهـد،مـردم یدهد!مـردی کهتوانبارور کردنداشـته اوتنهـاراویایـنداسـتاناسـت کـهمـدامبـهاوبرم یگردیـمو خواننـدهاحسـاس کنـددرتمـامایـنخـاکشـومقـدمزدهو
باشـد.اهمیتـینـدارد کهآنمردالیاساسـتیا ِخ ِدریـارادار مخاطـبیادداشـ تهایشـخص یاشقـرارم یگیریـم.فرهاد عمـقادبـارروزگارسـاکنانآنرادرک کـردهاسـت.
بیـگیـاهرکـسدیگر؛مهمآناسـت کهمویخـرسراحتی سـخا،مهندسـی کـهدرزمـانحاضربـهاینمنطقۀب یبرکت درطلسـممـابـادوروایـتمـوازیروب هروییـم کههـردودریک
ا گـربـهچنـگآوردهباشـی،ایـنقـدرتنرینگـییـکانسـان مـکانرخم یدهنـد،امادردوزمانمتفـاوت.اولیدرابتدای
اسـت کهتورابارور م یکند.شـاید گلشپیامبرچارقدپوش سدۀچهاردهمشمسیودومی کهاشارۀمستقیمودقیقبه
اینقوماست.پیامبری کهبرخلافباقیفرستادگانسخن زرموـاسـتنناـیدایراد،سـدرتعکصـهردرحگاذضرش.ـتمـهکبا ِهننارمخ«َبداردمهساـندرگهـیر»دشوـرنواایختته،
نم یگویـد .از جهالـت قومـش برآشـفته نم یشـود .نفریـن ومدیرپـشـادیهاکوسـهـتیوقاـمرـارروگزرهفتوـیرهانب ههنـهاایـم«ُقـشرراق«»کادفررآبکانـدار»مچ یشـخموانهانید
نم یکند .گلشتنهاسکوتم یکند؛زیرامردمی کهجهالت
وادبـار رام یپرسـتندنیـازیبـهنفریـنندارند.

