Page 98 - ماهنامه شماره 23 برای فردا
P. 98
97
بهموافقت.رویپیشـان یاش،چندر ِگنیلی،متقاطع و کلمـات گونا گـونولطیـفبـود،تفاوتـیاساسـیداردو حضـور دوبـارهوایـنبارپسازجن ِگسـروانمینامواجه
برجسـته بودنـد» (ص .)126 شـایدبـرایمخاطبـانهمیشـگیاودر یکـ یدوداسـتان م یشـویم .در ایـن داسـتان ،افتـادن دختـر سـروان بـه
ابتدایـی کمیدلسـردکنندهباشـد؛اماایـندایرۀ کلمات چنگپلنگب هصورتموازیباداستانیاز جبههروایت
بـراینمونـۀدیگرم یتواناز حضور همیشـگیحیوانات رفت هرفتهباتکرار،در جانداسـتا نهاوضمیرناخودآ گاه م یشود«.م یگفتهمیشهداوطلبانهم یرفتهمأموریت
در آثـار مندن یپـور گفـت ،از پلنـگ ،شـیر ،خـرس ،گـرگ، خوانندهت هنشینم یشودود لچسب.واژگانیازجمله واز بعـداز تولـددختـرشمحتـاطشـده؛فقـطهرازگاهـی
روبـاه،شـغال،میمـون،غـاز،غـزال،درنـاو....امـادر ایـن پیکـر ،سـیاهی ،سـقوط ،سـوراخ ،غبـار ،شـبح ،نـزول، ب هعنـوان ت کتیرانـداز بـه ارتفاعـات مشـرف بـه عراق یهـا
مجموعـه حیوانـی کـه مـدام نـام آن تکـرار م یشـود و در قهرمان،بهشـت،آژیر،لزج،چسـبنده ،کافوری،رعشـه، م یرفتـه .کمیـن م ینشسـته و یک یشـان را مـ یزده و
نهایـترنـگنمادیـنبـهخـودم یگیـردبسـیار کوچ کتر هوار ،زخم ،تسلیم ،خا کستر ،غره ،زنجموره ،افول ،بر ج، ابرسسـمربایزتگ،بیشهتکتـههر.آابمسـحدثهتمجیاـناندرگش،دادرگکصیـل ًهرابِکی شیرتوخ ِدبرنررکنوی.ساسصیـرواتق؛ربتاداییبشدـانیتتخظکبارره
اسـت :حلـزون ،ایـن موجـود خان هبـ هدوش .در داسـتان آسانسـور ،موج ،شـعله ،شـمع ،تقدیر ،ترکیدن ،شـکاف، داشـته باشـد کـه حتـی بـرای قضـای حاجـت هـم کـه از
«چکاوکآسـما نخراش»سرنوشـتپدر وپسـرباآن گره هوهو،مرهم،سا کت،رمق،نعش،تپه،تشییع،لهیدن، سـنگربیـرونم یآید ،گلولۀیـکت کتیرانداز پهنش کند
م یخورد؛پدر در سـواحلنرماندیودر بحبوحۀجنگ بغـض ،کـدر،هیمـه،عـزا،چـرب،انتقـام،تاریکـی،جیـغ، زمیـن( ».ص )20و نکتـه همی نجاسـت کـه خودشـان
جهانـیم یبینـد«...لا کـردار بـهتخمـشهمنیسـتآن دفـن ،غضـب ،فسـفری ،انفجـار ،جرقـه ،فـولاد ،تلنبـار، کـهبرایشـکارم یآینـد،از کمینتقدیرغاف لانـد.ایندو
همهانفجار،آنهمهضجهوزوزۀزخم یها،وین گوینگ بـرز خ ،سـایه ،آوار ،اسـتخوان ،وهـم ،آتـش ،تـرس ،ضجه، نمودتقدیردرآثارمندن یپور،یعنیجنگوزلزلهدررمان
گلولـه ،ترکـش ...خیلـی ب یخیـال ،جلـو چشـ مهام ،آرام رکشگـ،تاخر،وشنـَ ،کلنکجه،ه،حگسوگرـردت،، خـزش ،ویـران ،مـرگ ،اشـک، دشـودجنلـیـدزدیر «هـد ِمآلمدیلخداتـدگـهویگـ»ر،هکـخـهوردردنسـاخلشـ7م7ط3ب1یمعـنتتشبــار
مـ یرود .روی تخت هسـنگ دارد بـرای خـودش مـ یرود. ِله ،آسمان ،عدالت ،مجازات،
منحالیمهسـت کهتویهمانخطمن،هر کیسـرپا فجازجغعالـههَ ،،چکنینـهگ،،رگنـریجه،،تغسصـلاه،،پوینراجـنر،ه،خنرقاـبب،،منشـزقجهر،،لچرجکن،، خشـونتانسـانیرابـهنمایـش گذاشـت هاند.
م یآید،یاا گرسـرپام یشـود،پق،دوشـقهم یشود،ولی مـهِ ،ق ِسـر،وحشـت،قربانـی،سـوءظن،مهجور،فنـا،بلا، آبـی مـاورای بحـار آخریـن مجموعـه داسـتان شـهریار
نم یتوانـم چشـم وردارم از آن حلـزون سـیاه( ».ص )9 وجـدان،معـذب،وحشـی،ترحـم،نعـره،محتـوم،تـاول، مندن یپـور قبـل از کـوچ از وطـن اسـت و نسـب تبه آثـار
وپسـردر جنگلـی کـهبـاشکسـتنپایـشانـگار تقدیـرش حفـره ،گـور ،داغمـه ،تقـاص ،آزار ،چـروک ،ورم ،متـروک، قبلـ یاشسراسـرشـگفتیاسـت؛شـایدبـههمیـنعلـت
در آن رقـم م یخـورد و پـدر مجبـورش م یکنـد بـه شـکار نفیـر ،گـودال،سـربی،تلـخ،انـدوه ،گـور ،کابـوسو.... بـماواواجکنـهششدن.پهرچدانـخدتاننبدهومسـوتاضنوۀعمنیتکقـهاداسانسو ًاااهزـجلغاردابفیـیااتی
آ نهـا«،آنهـمپسـری کـهشـ بهابـرایحلزو نهـا گریـه اینتکراربههمی نجاختمنم یشود؛براینمونه،رنگ محیطـی کشـور خـارج باشـد ،خـود حساسـی تبرانگیز
م یکـرد»« ،برایـش خیلـی جالـب اسـت کـه یـک حلـزون موردعلاقـۀمندن یپـور در ایـنمجموعـه«نیلی»اسـتو اسـت،چهرسـد کهجغرافیـایرویدادهـایآنینگهدنیا
را بـدون صدفـش امتحـان بکنـد .شـاخ کهایش، مدامتکرار م یشـود ،گوییتمامینشـان ههایمرتبطبا باشـد .شـاید موضوع رویدادهای داسـتان ،یعنی حادثۀ
شـکمش ،چطـور ردش خیـس م یشـود( »...ص )15 مرگ،فرشتهوتقدیررابهاینرنگم یبیند:در داستان یازدهسپتامبر،باعث کمتردیدهشدندیگرمؤلف ههای
یـا «م یگفـت یـک نقشـ های کشـیده صـدف حلزو نهـا صنوبـروزنخفتـهمـرگاسـت کـهاز درزالوارهـایاتاقک آن شـده باشـد ،مؤلف ههـای داسـتان یای کـه تغییـرات
رابشـکند،ولشـانبکنـدتـویجنـگل.بهـشم یگفتـم: رویتپـهخیـرهنـگاهم یکنـد«:هم هشـانپل کهایشـان زیادییافتهتاتبدیلبهاینیازدهداستانب هه مپیوسته
ببین پسـر! هر موجودی برای خودش باید یک زرهی یا انگارجو شخوردهبههم.نیلیمویر گهاینیلیپشت شود.بهنظرم یرسدمندن یپورباتوجهبهسوژۀانتخابی
خانـ هایمخصـوصخـودشداشـتهباشـد.بـدونخانه پل کهایشـان(»....ص)30یـاچنـدسـطرآنسـ وتر،رگ جنجال یاش،سعی کردهروای تهایداستانیساد هتری
یـا زره ،خیلـی سـاده ،یـک منقـار کوچـک از هـوا م یآیـد، پاهـایب یجـاندختـرکراهـمبـههمـانرنگم یبیند: ارائه کندتاازپیچید هترشدنمضمونبکاهدوبههمین
تـق!» (ص )16و در داسـتان صنوبـر و زن خفتـه هنـگام («ر ِصگر31گ)هـدار دیانیسـلـت ِاینخ«آشوـاکی نشیرما کهـشهـت ِدبهیچـکنهکـهـراد» بمـ.ا.ل.ا».ی دلیـل اسـت کـه دیگـر خبـری از روای تهـای ذهنـی رایـج
اشارهبهاتاقکمتروکرویتپهباز همسروکل هاشپیدا سـر مـر ِد زلال کـه همـان فرشـتۀ مـرگ اسـت ،تابلویـی در دنیـایداسـتانیاو(حداقـلتـاقبـلاز ایـنمجموعـه)
م یشـود...«:بـهالوارهـایسیا هشـدۀبدنـ هاش ،گزن ههـا تبلیغاتیهست«:یکتابلوتبلیغاتیبزرگ:زنینشسته نیسـت .نمـود ایـن تالش را م یتـوان در فـرم روایـی ایـن
وحلزو نهـایزنـدهومـردهچسـبیدهبودنـد(».ص)28 سـرزانوهـا،رویبر گهـاینیلـی»(ص.)87در داسـتان یـازدهداسـتاندیـد؛جایـی کـهبهغیـرازداسـتان«صنوبر
یکیاز اعضایبدن کهدر اینداستا نهانقشمحوری «سـنگ غلتـان خیابـان غربـی» پیـرزن پشـت سـر روح و زن خفتـه» دیگـر از تک ههـای ها یلای تشـدۀ روایـت
بـازیم یکنـد«پا»سـت؛پاهایپسـرکداسـتانچکاوک پسـرشغریبـ هایرام یبینـد کـه«از شـکافدهانشهم ذهنـیاسـتفادهنم یشـود،فرمی کـهمندن یپـور در دیگر
آسـما نخراش کـهدر کودکـیاز صخـر هایم یپـردوبعـد م یشـددیـدسـوراخیبـه گـور شـب ِحب یسـر،سـرجنبانـد مجموع ههایداستان یاشبارهاآنرابه کار گرفتهاست.
بـاهمـانوضـعبههمراهپدر پیادهراهم یرود،تبدیلبه ب هجـایآن،شـاهدتالشمؤلفبـرایخلقواسـتفادهاز
سررشتۀتقدیرشم یشوددرآینده ،کهانتخا ْبسقوط فر مهایـی ب هغایـت سـاد هتریم؛ بـرای نمونـه ،اسـتفاده از
اسـت از بـرج ب هجـای سـوختن« .سـاق پشـمالوی پـای فـرم ایمیـل در سرتاسـر داسـتان «شـرح افقـی جـدول».
شـایدشناخت هشـد هترینویژگـینثـرشـهریار مندن یپور،
آهنگیـن و شـاعرانه بـودن آن باشـد و ایـن شـهرت را هـم
بیشـترمدیـونداسـتان«شـرقبنفشـه»اسـت؛امـانکتۀ
جالباینجاست کهدر اینیازدهداستان کمترم یتوان
نثـرشـاعرانۀاورادیـدوبـهغیـراز همـانتک ههـایذهنـی
روایـت داسـتان صنوبـر و زن خفتـه ،دیگـر خبـری از آن
نـوعنـگارشنیسـت.البتـهتک ههـایعاشـقانۀزیـادیدر
داسـتا نهاوجـوددارد،امـااینجـامقصـودنثـریکپارچـهو
کلیداستا نهاست.نکت های کهبیشاز ویژگ یهاینثر
در داسـتا نهایاینمجموعهبهچشـمم یآیدانتخاب
واژگاناسـت.دایـرۀواژگانـیمندن یپـور در اینمجموعه
بـاآثـارقبلـیاو کـهمتناسـبباموضـوع،سرشـارازرن گها

