Page 66 - ماهنامه شماره 23 برای فردا
P. 66

‫‪65‬‬

                              ‫بـه نیـاز شـهروندان خـاص مثـل معلـولان یـا سـالمندان‬                                        ‫آیا شهروندان اصفهانی شهروندان‬
                              ‫و توجـه بـه حیوانـات و محی ‌طزیسـت مطـرح م ‌یشـود‪.‬‬                                                     ‫مسئولی ‌تپذیریهستند؟‬
 ‫قوانیننقشتسهی ‌لگریو‬         ‫ا گـرمسـئولی ‌تپذیریرامهارتقلمداد کنیـم‪،‬پسباید‬                                              ‫مردممابیشـترمسـئولی ‌تگریزند کهمسئل ‌هایفرهنگی‬
 ‫نظارتیدرمسئولی ‌تپذیری‬              ‫امـری تربیتی باشـد‪.‬‬                                                                  ‫رفتـاری اسـت‪ .‬البتـه مـن ریشـ ‌ههای آن را در فرهنـگ‬
 ‫شهرونداندارند‪.‬نکتۀمهم‬        ‫درسـت اسـت کـه مهـارت اسـت‪ ،‬ولـی حـق هـم‬                                                    ‫نم ‌یدانم؛چونفرهنگملیوفرهنگدینیماسرشـار‬
                              ‫هسـت؛ یعنـی حا کمیـت حـق دارد از مـا بخواهـد‬                                                ‫از آموز ‌ههـایمرتبـطبـامسـئولی ‌تپذیریاسـت‪.‬‬
    ‫ایناست کهشهروندی‬          ‫مسـئولی ‌تهاییرابپذیریـمومـاهـمحـقداریـم‬                                                    ‫پسریشۀمسئولی ‌تگریزیمادر کجاست؟‬
    ‫هیچربطیبهجنسیت‪،‬‬           ‫کـه اختیاراتـی داشـته باشـیم و مقدماتـی برایمـان‬                                            ‫مـا در حـوزۀ شـهروندی مفاهیمـی بسـیار مهـم قبـل از‬
 ‫قومیتوموقعیتسازمانی‬                 ‫آمـاده شـود‪.‬‬                                                                         ‫مسـئولی ‌تپذیری داریـم کـه بایـد تبییـن شـود‪ .‬یکـی‬
 ‫ندارد‪.‬شهروندیجایگاهی‬         ‫همۀمفاهیمازجملهمفاهیماجتماعیعناویناصلیو‬                                                     ‫از آ ‌نهـا احسـاس شـهروندی اسـت‪ .‬احسـاس اینکـه‬
    ‫است کهچهبخواهیدو‬          ‫فرعیدارند‪.‬بهمسئولی ‌تپذیریهمبایدبههمیندید‬                                                   ‫بـه شـما ب ‌هعنـوان شـهروند نـگاه م ‌یشـود‪ .‬وقتـی از‬
 ‫چهنخواهیدبایدآنرااحراز‬       ‫وب ‌هعنـوانمهـارتنـگاه کنیـم؛چـونمـناولبایـدماهر‬                                            ‫کـمهسبئایوـلید ان‌تپجـذایمردیهـحدرامفکمانا‌یتـزنییمد‪،‬ریاعنختییـفاررددادرردبرکاـبرهکباعرـدًیا‬
‫کنید؛بنابرایننم ‌یتوانگفت‬     ‫باشـمتـابتوانـموظیفـ ‌هایراانجـامدهـموماهرباشـمتا‬
    ‫قانو ‌نگذاربایدب ‌هعنوان‬  ‫بتوانـمحقـمراطلـب کنـم‪.‬مسـئولی ‌تپذیریب ‌هعنـوان‬                                            ‫بخ‌هوادلیســتلهوجمـو‌یدشـهومدی؛ـنماثما ًلکانـدارت اسزـاطو تحعهـشـدهورم اسمـئکاولنـیات‌ت‬
                              ‫یـک مهـارت‪ ،‬امـری آموزشـی و تربیتـی اسـت‪ .‬ابتـدا در‬
       ‫یکبازیگرباقوانینو‬      ‫خانـوادهبایدمسـئولی ‌تپذیریرابـهبچ ‌ههایادبدهند‪.‬‬                                            ‫زیرسـاختی و ایمنـی بـرای رانندگـی فراهـم شـده اسـت و‬
     ‫اصولوامکانات کاری‬        ‫بعـدنوبـتمدرسـهاسـتوبعدرسـانه‪.‬ا گـردر اینمیانه‬                                              ‫مسـئولیترانندگـیامـنبـرعهـدۀشماسـت‪.‬نم ‌یتـوان‬
    ‫کندکهمسئولی ‌تپذیری‬       ‫تناقضـیشـکلبگیرد‪،‬وضعیتیپدیـدم ‌یآید کـهاز نبود‬                                              ‫بـدونفراهـم کـردنامکانـات‪،‬انتظـار مسـئولی ‌تپذیری‬
      ‫درجامعۀمارشد کند‪،‬‬       ‫آموزشهمبدتراست‪.‬مسئولی ‌تپذیریبهنو ‌عدوستی‬                                                   ‫داشـت‪ .‬دربـارۀ بچ ‌ههـا هـم همی ‌نطـور اسـت‪ .‬ا گـر‬
    ‫بلکهتربیتاثربخشاز‬         ‫واحقـاقحقـوقختـمم ‌یشـودوپدیـدآمـدنتناقضدر‬                                                  ‫امکانـات در اختیارشـان نگذاریـم‪ ،‬نم ‌یتوانیـم از آ ‌نهـا‬
  ‫یکسووبازآفرینیمفهوم‬         ‫بسـیاریمـوارد کار رادشـوار م ‌یکنـد‪.‬مـاهنـوز نم ‌یدانیم‬                                     ‫مسـئولی ‌تپذیریبخواهیـم‪.‬اماقبـلاز آن‪،‬بایدمعنای‬
  ‫مسئولی ‌تپذیریاجتماعی‬       ‫ا گرباماشینبا کسیتصادف کنیمفرار کنیمیانکنیم؛‬                                                ‫مسـئولی ‌تپذیری را بدانیـم‪ .‬ایـن یعنـی فـرد بـه نقـش و‬
    ‫شهروندان از سوی دیگر‬      ‫نم ‌یدانیـما گـرچنینصحنـ ‌هایرادیدیمپلا کماشـین‬                                             ‫جایـگاهخـودوتوانمند ‌یهـاوامکاناتـشووظایفـی کـه‬
  ‫م ‌یتوانددرتوسعۀمهارت‬       ‫رابرداریمیانه؟ای ‌نهاهمهتناقضاسـت‪.‬مهمنیسـت‬                                                  ‫برعهد ‌هداردآ گاهیواشرافداشتهباشد‪،‬بهوظایفش‬
  ‫مسئولی ‌تپذیریاجتماعی‬       ‫کهشمام ‌یدانیدبایدشهروندمسئولی ‌تپذیریباشید؛‬                                                ‫عمـل کنـدودر برابرشپاسـ ‌خگوباشـد‪.‬هیچمسـئولیتی‬
    ‫مؤثر واقع شود‪ .‬ا گر شما‬   ‫مهـم ایـن اسـت کـه در لحظـۀ لازم مسـئولی ‌تپذیری‬                                            ‫ددیرگحرایان نتیاسجتتم؛اعمثلی ًاانمعسلامن‪،‬مغیسرئمورتلباسط باتمکهسئخولویب ‌تدهرایس‬
     ‫مسئولی ‌تپذیربارآمده‬     ‫خـودکار در وجـودشـماشـکلبگیـرد‪.‬همـۀمـام ‌یدانیـم‬
     ‫باشید‪،‬حتیاگرب ‌هدلیل‬     ‫نبایددروغبگوییمولیچرام ‌یگوییم؟چونتوجیهات‬                                                   ‫بدهـد و دان ‌شآمـوز مسـئو ‌ل اسـت کـه سـؤال بپرسـد و‬
  ‫یکقانوناشتباهبهزندان‬        ‫فـراوان را بـه مـا یـاد داد ‌هانـد‪ .‬دلایـل را عقـل و منطـق‬                                  ‫خـوببیامـوزدوهی ‌چکـدامی ‌کطرفهمسـئولنیسـتند‪.‬‬
‫بیفتید‪،‬بازهممسئولی ‌تپذیر‬     ‫م ‌یسـازد و توجیهـات را عـادات‪ .‬چقـدر سـازمان هـای‬                                          ‫چه کسانیبازیگرانحوزۀمسئولی ‌تپذیر ‌یاندو‬
                              ‫آموزشـیوتربیتیمابه کودکانونوجوانانروشزندگی‬                                                                          ‫هرکدام چه وزنی دارند؟‬
              ‫خواهیدبود‪.‬‬             ‫مسـئولانهرایـادم ‌یدهنـد؟‬                                                            ‫در زمینـۀ مسـئولیت اجتماعـی بازیگـران متفـاوت و‬
     ‫اولین کارایناست که‬       ‫نکتۀدیگرایناست کهبازیگراناصلیاینعرصه‪،‬یعنی‬                                                   ‫زیـادیوجـوددارد؛امـایکـیاز مه ‌متریـننق ‌شهـاراخود‬
     ‫شهروندی را از مصادرۀ‬     ‫مربیـان جامعـه و خـود فـرد‪ ،‬در موقعی ‌تهـای مختلـف‬                                          ‫شهروندانبازیم ‌یکنندوالبتهنقشآ ‌نهادر کناردیگر‬
   ‫شهرداریدرم ‌یآورم‪.‬چرا‬      ‫مسـئولی ‌تپذیری را بـه نفـع خودشـان مصـادره نکننـد‪.‬‬                                         ‫بازیگراناینعرصهمعنام ‌ییابد‪.‬شمااولبایداحساس‬
    ‫اینتصوروجوددارد که‬        ‫یکـیازبارزتریـنویژگ ‌یهـایرفتاریماایرانیانتقدمنفع‬                                           ‫کنیـد شـهروند هسـتید‪ .‬بعـد هویـت شـهروند ‌یتان‬
   ‫مسئولیتشهروندسازی‬          ‫فـردییـا گروهـیبـرنفـعجمعیاسـت‪.‬حضـرتعلـی(ع)‬                                                 ‫مشـخص شـود‪ .‬ایـن هویـت بایـد بـه شـما تقدیـم شـود‪،‬‬
    ‫فقطبهعهدۀشهرداری‬          ‫م ‌یفرمایند‪«:‬حقیقترابگو‪،‬حتیا گربهزیانتوباشـد؛‬                                               ‫نـوبهعتـدًحاممیـفاله؛یـسـمپمرتبسـشـطبـمااایشــهنروهنویدـیترارامک ‌یآسـموبزیـمد‌یوکآنیـنردا‬
                              ‫سـر پیمـان خـود بـاش‪ ،‬حتـی ا گـر بـه نفـع تـو نباشـد‪».‬‬
       ‫است؟شهروندیبه‬          ‫آبرندارابشـهنتفمـعنازخـمودسئموملیصـا‌تپدرذهیکرنـیمچ؟یمثسا ًلاتگورآیاجمنـا‌یحخمواهنبرم‬       ‫متناسـبباشـهری کهدر آنزندگیم ‌یکنیدومتناسب‬
    ‫همۀسازما ‌نهاونهادها‬                                                                                                  ‫باشخصیتخودتانبروزم ‌یدهید‪.‬بعدنوبتآموختن‬
                              ‫سـر کار آمد‪،‬مسـئولی ‌تپذیریایناسـت که کسانیرابر‬                                             ‫بـه همیـن‬  ‫ترحتقیــوبق‪،‬ممهاسرـتـئولییمثـ‌تهلامووشـظااریکـتف اشـسـهرتون‪.‬دمث ‌یا ًلو‬
      ‫مربوطاستوهم ‌هجا‬        ‫سـر کار بیـاورم کـهایـنجنـاحرابـهقـدرترسـاندند؟‬                                             ‫شـرکت در‬
   ‫بایدشهروندیراآموزش‬         ‫حوزۀ‬   ‫ابجستـیماارعـییمواعقـملع ًامبـسـهئاویـلین ‌تدنلایپـذلیاربـسـودتنکـدره‬                ‫و عـد ‌های وظیفـۀ خـود‬  ‫راامـعاـ ادیـ‌هان ایسحاـسـقًا یـخـودک‬  ‫انتخابـات‬
 ‫دهند‪.‬دومین کارایناست‬         ‫دیگـر‬                                                                                       ‫مهـارت اسـت و حـق و‬                                            ‫م ‌یداننـد؛‬
                              ‫بازیگـرانایـنعرصـهنقـشخـودراب ‌هخوبـیایفـا‬                                                  ‫وظیفـهنیسـت‪.‬ذهـنشـرقیماسـت کـهبـهدوقسـمت‬
     ‫کهمفهومشهروندیرا‬                ‫نکرد ‌هانـد‪.‬‬                                                                         ‫وظیفـه در برابـر دیگـران و حـق در برابـر دیگـران تقسـیم‬
  ‫ترویج می دهم‪ .‬در فرانسه‬     ‫ایـن یکـی از اشـتباهات ماسـت کـه مقصـر هـر‌ضعفـی را‬                                         ‫شـدهاسـت؛ولیدر ذهنانسـانمدرن‪،‬پیشاز ای ‌نها‪،‬‬
                              ‫دیگرانم ‌یدانیم‪.‬درصورتی‌کهبههرحالتاسنخاص‬                                                    ‫مهار ‌تهـای زندگـی مطـرح اسـت کـه مشـارکت کـردن و‬
     ‫فرهن ‌گسراهااولینبار‬     ‫و جـای خاصـی‪ ،‬دیگـران یـا والدیـن بـر فـرد تأثیرگذارنـد و‬                                   ‫مشارک ‌تجوییوترغیببهمشارکتاز آنجملهاست‪.‬‬
  ‫برایترویجزندگیشهریو‬         ‫بکنعدد‪.‬ازمآثل ًناخشـودخاوصمی ‌یکتوهاتنادپامنزفادههیسـمالذگهنی ‌هیامواشرراهببازهآفهریمنرایه‬  ‫همینمشارک ‌تطلبیفردرابهاحساستعلقبهجامعه‬
 ‫فرهنگشهروندیتأسیس‬                                                                                                        ‫م ‌یرسـاندوایـنحـستعلقبهتعهـدوتعهدبه کیفیت‬
                              ‫پـدرش بـه مسـجد م ‌یرفتـه‪ ،‬بعـد از مطالعـه و تحقیـق‬                                         ‫زندگـی شـهری م ‌یانجامـد‪ .‬بعـد از ایـن‪ ،‬وارد حوز ‌ههـای‬
       ‫شدند‪.‬همانالگوی‬         ‫بـه ایـن نتیجـه م ‌یرسـد کـه یکـی از را ‌ههـای ارتبـاط بـا‬                                  ‫اخلاقیم ‌یشویم کهدر آنحفظاحترامدیگران‪،‬توجه‬
 ‫فرهن ‌گسراهادرایرانپیاده‬
 ‫شد؛امادرآ ‌نها کلا ‌سهای‬

     ‫هنریو کامپیوتروفنی‬
  ‫حرف ‌هایو‪...‬برگزار‌کردند‪.‬‬
   61   62   63   64   65   66   67   68   69   70   71