Page 40 - ماهنامه شماره 23 برای فردا
P. 40
39
فضایداخلیبرج کبوترمرداویجاصفهان
کـه قـرار بـوده ۲۱کبوتـر را در یـک گـرو بـه پـرواز درآورد و در رقابـت کبوتربازهـای تهـران و کاشـان و قـم دیـده داورهاسـت.برایمحاسـبۀزمـانهر کـداماز طر فهای
تعداد زیادی از تهران و ری حاضر شـده بودند تا ببینند م یشـود.آ نهـا،بـهتعبیـر کلیفـورد گیرتـزدر مقالـ هاشبا مسـابقهسـهداورحضور دارند:یکنفراز جانبهرکدام
بهپرواز درآوردن ۲۱کبوترچگونهاست؛حالا اینتعداد عنـوانجنـگخرو سها،در اینمناسـکداسـتانخود از رقبـاویـکداوروسـطتاا گراختلا فنظریبیـندوداور
بـه دوهـزار وسـ ههزار کبوتـررسـیدهاسـت. رابرایخودشـانتعریفوبازتعریفم یکنند.بهعبارتی دیگـربـودمیانج یگری کند.یکیاز کارهایمهـمداورها
بـرای بـه پـرواز درآوردن ایـن تعـداد کبوتـر ،کبوتربـاز بایـد اهمیتمسابقهدر خودمسابقهوبردوباختحاصلاز کـهممکـناسـتبـهاختلا فنظـرمنجرشـود،تشـخیص
پنجتاششهزار کبوترداشتهباشدوتنهامخارجغذاو آننیسـت،بلکهدر فضاهاوارتباطاتیاسـت کهحولو کبوترهـای «هـرز» یـا «نپریـده» اسـت؛ یعنـی کبوترهایـی
رسیدگیبهاین کبوترهاماهیچنددهمیلیونخواهد حـوشآنشـکلم یگیـرد. کـهپـساز بـهپـرواز درآمدندر جاییخـارجاز دیدداورها
شـد.بـهبیانـی،در گذشـتهرقابـتبین کبوتربازهابرسـر شـاید بتـوان از رفتـار میهمانـان یـک گـرو نیـز چنیـن نشست هاندوبعدازساعاتیاستراحتدوبارهبرخواستهو
کسب سرمای ههای نمادین بود ،هرکس با همان اندک نتیجـ های گرفـت؛ مهمانانـی کـه ظهـر و پـس از ناهـار و بهخانهبرگشت هاند.داورهابایداز رویظاهر کبوتروطرز
تبعـشـدواددوکبچـوتـهربازخـنـوددهم ،یسـتروامنایسـۀنتماگـدریـو بنبنکـسدـد وب کچـنـهدب؛رنمـثدا ًله گاه حتـی خیلـی زودتـر از آن ،در حالـی کـه هنـوز نتیجـۀ نشستنوبالزدنوحرکاتآنتشخیصبدهند کهآیا
مسابقهمشخصنشده،خانۀ کبوترباز راترکم یکنند؛
بـه «سـفر هداری»« ،مهمـا نداری و در خانـه بـاز بـودن» مهمانانـی کـه در تمـام مـدت حضورشـان در خانـۀ کبوتـر «پریده» یا «نپریده» اسـت.
و «تمیـز و بـدون دوز و کلـک کبوتـر هـوا کـردن» شـهره کبوتربـاز،در پارکینـگیـازیرزمینمیزبانمشـغول گپو حالباتوجهبهاینشرحبسیار مختصراز مسابقۀ گرو،
جشـودیددو،ااعتسباـاسرًا گیرپویـه زدایاکدنـدی.اازمـکاباوکتنربوازنهادارزایمیندمانان رسـقباباتت گف توگو هسـتند و ب هندرت از این فضا خارج م یشـوند ایـن مسـابقه از منظـر مـن ب هعنـوان انسا نشـناس چـه
تـا کبوترهـایدر حـالپـرواز رامشـاهده کننـد.چنا نکـه
خـارجم یشـوند.بـهتعبیـریسـرمایۀنمادیـندر میان گفصتـحبمـ ،گتویمـشـیغهوملیاـنند ،آجمناهـعتـمیصکـحهبسـتاهعااتیـییدکـوره تهـقرمیبـبـ ًها اهمیتـی دارد؟
کبوتربازها جای خود را به سرمایۀ اقتصادی داده و این همینقوانیندقیقوسفتوسخت(کهجزئیاتیبسیار
بـهقیمـت کنار رفتـنتعدادزیـادیاز کبوتربازهـااز حوزۀ ماجراسـت و محـایلچپرـرخـواْزد،فـارصـع یـلا ب هتمامـی حـول کبوتـر بیشـتر از آنچـه گفتـه شـد دارد) نشـا ندهندۀ اهمیـت
رقابت و انحصار رقابت در دست تعدادی انگش تشمار دسـ تآویزی مسـابقۀ کبوترهـای در ایـن مسـابقه بـرای ایـن افـراد اسـت .مـن ایـن مسـابقه
اسـت کـهتـواننگهـداریاز هـزاران کبوتـررادارند. اسـت بـرای شـک لگیری ایـن فضـا. و گردهمای یهـای اطرافـش را ب همثابـۀ نوعـی مناسـک
به همین ترتیب ،در شـرایطی که گفتم بخش مهمی از در سـا لهای اخیـر تغییـر مهمـی در ایـن مسـابقات رخ بررسی کردمو کوشیدمازخلالآنهنجارهاوارز شهای
گروشکل گرفتنجماعتیمنسجمحولآنومناسبات داده و آن چیـزی اسـت کـه خـود کبوتربازهـا بـاعنـوان ایـنافـرادراجسـ توجو کنـموفضایـیرا کهاینافـراددر
و روابط شک لگرفته در میان این جماعت بود؛ اما امروز «ورودپـول»از آنیـادم یکننـد،بـاایـنتعبیـر کـه«امـروز آمچنننیافداننانـسسدم؛تمیکثکا ًهشلآنمندنبهظاـشانوراساآسسنًامه.ـکاابهاوزتماریینهکتوـاگکهررو«بدکرانسـراییکگبردووتهبربسساـتزاهانل
را منفـردی مدی یگـبریندیر گمرکوههبایـهتنیهبـاایتعـییدااندهزایـیات ًادبکهبوهتـرم،راافهراددو دیگـهایـن کار مالپولدارهاسـت».البتهاینبدانمعنا اسـت کفتـر هـوا نکـرده» ایـن اسـت کـه ده سـال اسـت
از یا سه نفر نیسـت کـهمبلـغ گرویعنـیمبلغشـرطبالا رفتهباشـد، گـرونبسـته.آ نهـادر ایـنفراینـدجامع هپذیـرم یشـوند،
کدبووتسرتبـاازنتمخاومـ ًدادرسـپرابرـهک،سیـاوبیایبآاسـنیماابان غداهرانـیداتـاطآران تفعـخادنادۀ بلکـهنقـشپـولاز طریـقافزایشتعـداد کبوترهاآشـکار ارز شهایشـانرابـهیکدیگـرانتقـالم یدهنـدومرزهـای
م یشـود.روزگاری گروهایـیبـاشـش،هفتیـاده کبوتر هویت یشـان را ترسـیم و تحکیـم م یکننـد؛ مرزهایـی کـه
کبوتـر را در آسـمان نـگاه کننـد ،ب یآنکـه از آن مناسـبات برگـزار م یشـد .آقـای عشـقیار (از عشـ قبازان قدیمـی گاهمحلیاستودر رقابتبین کبوتربازهاییکمحله
پیشـین خبری باشد. شـهرریوتهـران)در صحبـتبـامناز زمانـییادم یکرد بامحل هایدیگرآشـکار م یشـودو گاهشـهری،چنا نکه

