Page 39 - ماهنامه شماره 23 برای فردا
P. 39

‫شمار ٔهبیستوسوم‪38‬‬
                                                                                                                                                                                              ‫آذر مـاه ‪1397‬‬

‫عبارتـی‪ ،‬در جریـان گـرو‪ ،‬ن ‌هتنهـا کبوتربـاز اجـازه نـدارد بـا‬                               ‫کبوتربازان گروبند؛جماعتیپویاومتشکل‬                                                                  ‫کبوتردرروزگار کنونی‬
‫هیـچ روشـی (ازجملـه سـوت زدن و تـکان دادن پارچـه‬                                             ‫گـرو مسـابقاتی اسـت کـه کبوتربازهـا در تیرمـاه‪ ،‬کـه‬                                 ‫در کنـار همـۀ ایـن فـراز و نشـی ‌بها گویـی هرگـز از اقبـال‬
‫و‪ )...‬کبوترهایشرابهپرواز بیشـترتشـویق کند‪،‬بلکهبا‬                                             ‫خودشـان گاه آن را «عیـد تیرمـاه» م ‌ینامنـد‪ ،‬برگـزار‬                                ‫مردمبهاینفعالیت کاستهنشدهاست‪،‬ا گرچهدیگراز‬
‫حضـور کبوترهـایزیرپایـی‪،‬آ ‌نهـارابـهنشسـتنترغیـب‬                                             ‫م ‌یکننـد‪.‬هـر کبوتربـاز در پشـ ‌تبامخودشتعـدادی(بر‬                                  ‫کبوتر برای تأمین کود که در کبوترخان ‌هها رواج داشـته‬
‫م ‌یکنـد‪ .‬در ایـن شـرایط کبوترهـا بایـد مقاومـت کننـد‬                                        ‫مبنـای توافقـی پیشـین) کبوتـر را بـه پـرواز درمـ ‌یآورد و‬                           ‫یـا ب ‌هعنـوان قاصـد اسـتفاده نم ‌یشـود و امـروزه کبوتـر‬
‫و بیشـتر بـه پـرواز ادامـه دهنـد‪ .‬چنـد روز قبـل از گـرو‪،‬‬                                     ‫بـامحاسـبۀمیانگیـنزمـانپـرواز کبوترهـا‪،‬برنـده کسـی‬                                  ‫حیوانـی خانگـی‪ ،‬یـا وسـیلۀ بـازی و سـرگرمی شـناخته‬
‫نمایند ‌ههاییاز طرفهر کبوترباز در خانۀحریفحضور‬                                               ‫اسـت کـه کبوترهایشمد ‌تزمانبیشـتریپـرواز کنند‪.‬‬                                      ‫م ‌یشـود‪ .‬در ایـن میـان‪ ،‬افـرادی کـه از کبوتـر ب ‌هعنـوان‬
‫پیدام ‌یکنندوشبان ‌هروزبرمراحلتغذیۀ کبوترهانظارت‬                                             ‫بـرای ایـن منظـور‪ ،‬کبوتربازهـا مدتـی قبـل از تیرمـاه‬                                ‫ابـزار بـازی یا سـرگرمی بهره م ‌یبرند خود به دسـت ‌ههای‬
‫کبوترها با‬  ‫مدار‌یوکینانـمدوا‪.‬دهـانردژف‌یاززاایسـنت‪.‬کااری جنلافوگرایـدرراایازصتطغلاذیح ًۀا‬   ‫بـا یکدیگـر قـرار و مدارهایـی م ‌یگذارنـد و بـر مبنـای‬                              ‫بـاز»‬  ‫«نقـش‬    ‫کمبو‌یتـشرـرواندص‪.‬رفـکًا بســاهنخیا کـطـهر‬  ‫مختلفـی تقسـیم‬
‫«پا دون و‬                                                                                    ‫تواف ‌قهـایصور ‌تگرفتـهقـراردادیامضـام ‌یکننـد‪.‬این‬                                  ‫نگـه‬   ‫زیبایـی‬                                              ‫نامیـده م ‌یشـوند‬
‫آب»م ‌یگویند کهخوداشـارهبهوظیفۀآ ‌نهادر نظارت‬                                                ‫قـراردادجزئیـاتزیـادیدارد؛تعییـنتعـداد کبوتری که‬                                    ‫م ‌یدارنـد‪ .‬بـرای آنـان کبوتـر حکـم حیوانـی خانگـی را‬
                                      ‫بـرتغذیـۀ کبوترهـادارد‪.‬‬                                ‫به پرواز درخواهند آورد و روزی که در آن مسـابقه انجام‬                                ‫دارد کـه م ‌یتـوان یـک جفـت آن را در قفسـی کنـار اتـاق‬
‫ُمهری‬  ‫کبوتربازها‬  ‫هرکـدام از‬  ‫گـرو‪،‬‬  ‫همچنیـن شـب قبـل از‬                                    ‫خواهد شد از اولین مسائلی است که بر سر آ ‌نها توافق‬                                  ‫زییابتاویاـن‌یاجهش لـ ‌تیذابت بیـ‪،‬ر کد‪.‬هایـصرنف ًکاببروتارسـهـاا نسه‬  ‫نگـه داشـت و از‬
‫رابـهخانـۀرقیبشـانم ‌یفرسـتندوهمـۀ کبوترهایـی که‬                                             ‫م ‌یشـود‪.‬دو کبوتربازی کهیکسـالبایکدیگرمسابقه‬                                                                                                              ‫ازنظر توان پرواز‬
‫فـردا قـرار اسـت بـه پـرواز درآینـد مهـر م ‌یشـوند‪ .‬ایـن کار‬                                 ‫مسـعامـلولبًاعـبادزن‪،‬ـ ردقۀبـاسـایلباقلبـقـولۀپیهـشـمنهمادح گـسـرووبی‬  ‫م ‌یدهنـد‪،‬‬   ‫زیبایی ارز ‌شگذاری م ‌یشـوند‪ .‬در کنار این گروه‪ ،‬گروه‬
‫بـرای آن اسـت کـه در روز گـرو مهـر هـر کبوتـری را کـه بـر‬                                                                                                           ‫م ‌یشـوند و‬  ‫دیگـری هسـت کـه بـه شـکل دیگـری از کبوتـر ب ‌هعنـوان‬
‫پشـ ‌تبامم ‌ینشـیندبررسـی کنندتاا گر کبوتریغریبهو‬                                            ‫سالبعدرام ‌یدهد‪.‬علتاینامررام ‌یتوانعزمبازنده‬                                        ‫ابـزار بـازی و سـرگرمی اسـتفاده م ‌یکنـد‪ .‬درمیـان ایـن‬
‫زخماانرـجیابـزرامسیـآابنقهدردنرظمـیرناگنیکرنـبودتروهاصرفیـ ًناپـشسـساتزهتبأیریبـادمبموهرد‪،،‬‬  ‫برایجبرانشکستسال گذشتهدانست؛شکستی که‬                                                ‫گـروه مسـابقات مختلفـی برگـزار م ‌یشـود‪ .‬ازجملـه‬
                                                                                             ‫بـراییـکسـالاعتبار کبوترباز راخدشـ ‌هدار کردهاسـت‪.‬‬                                  ‫مسـابقات مسـافتی کـه در آن کبوتربازهـا کبوتـر خـود‬
‫زمانهر کبوتررایادداشت کنند‪.‬درنهایتباجم ‌عکردن‬                                                ‫اهمیـت ایـن موضـوع تـا بدانجاسـت کـه گاه کبوتربـاز‬                                  ‫را در فاصلـ ‌های مشـخص رهـا م ‌یکننـد و برنـده کسـی‬
‫همۀزما ‌نهاوتقسـیم کردنبرتعداد کل کبوترهایبه‬                                                 ‫شکسـ ‌تخورده در همـان سـال تالش م ‌یکنـد رقیبـی‬                                     ‫اسـت کـه کبوتـرش زودتـر بـه خانـه بازگردد و مسـابقاتی‬
‫پرواز درآمده‪،‬میانگینزمانپرواز کبوترهایهر کبوترباز‬                                            ‫بـرایبرگـزاریمسـابق ‌هایدیگـرپیـدا کندتاهرچـهزودتر‬                                  ‫بـرای گرفتـن کبوتـر دیگـر کبوتربازهـا‪ .‬ایـن مـورد را آقای‬
                                      ‫مشخص م ‌یشـود‪.‬‬                                         ‫از زیـربـار شکسـتدر گـروخلاصـییابـد‪.‬‬                                                ‫علاءالدین گوشـ ‌هگیر در پژوهشـی در اسـتان خوزستان‬
‫بعـداز هـوا کـردن کبوترهـاخـود کبوترباز پشـ ‌تبامراترک‬                                       ‫مد ‌تزمانـی کـههـر کبوتربـاز فرصـتداردتـا کبوترهایـش‬                                ‫ب ‌هتفصیل بررسـی کرده اسـت‪ .‬در نهایت کبوتربازهایی‬
‫م ‌یکندوبهمیانمهمانانی کهدرخان ‌هاش(درزیرزمین‬                                                ‫را بـه پـرواز دربیـاورد نیـز در قـرارداد ذکـر م ‌یشـود‪ .‬تعـداد‬                      ‫را کـه موضـوع اصلـی پژوهـش مـن در سـا ‌لهای اخیـر‬
‫خانه‪،‬یاپارکینگیاحیاطو‪)...‬حضور دارندم ‌یرود‪.‬در‬                                                ‫«کبوتـرانزیرپایـی»از دیگـرمـواردیاسـت کـهدر قـرارداد‬                                ‫بود ‌هانـد و مـن آنـان را «کبوتربازهـای گروبند» م ‌ینامم‪،‬‬
‫روز گرو‪،‬پذیراییاز مهمانان کهشاملصبحانه‪،‬ناهار و‬                                               ‫م ‌یآیـد‪ .‬کبوترهـای زیرپایـی‪ ،‬کبوترهایـی هسـتند کـه‬                                 ‫م ‌یتـوان بـه تعبیـر خودشـان و بـا تفکیکـی کـه خـود‬
‫میوهوشیرینیم ‌یشودبهعهدۀ کبوترباز میزباناست‪.‬‬                                                 ‫ب ‌هصـورت ک ‌تبسـته روی پشـ ‌تبام رهـا م َ‌یشـوند تـا‬                               ‫آ ‌نهـا میـان «عشـ ‌قباز» و «کبوترباز» یا «کبوتـردار» قائل‬
‫پـس از بلنـد شـدن کبوترهـا پشـ ‌تبام دیگـر در اختیـار‬                                        ‫کبوترهـایدر حـالپـرواز رابـهنشسـتنترغیـب کنند‪.‬به‬                                                    ‫م ‌یشـوند‪« ،‬عشـ ‌قباز» نامیـد‪.‬‬
   34   35   36   37   38   39   40   41   42   43   44