Page 60 - ماهنامه شماره 23 برای فردا
P. 60

‫‪59‬‬

                                                ‫نبایـد ای ‌نقـدر به کودک بگوییم شـیطان تـو را گول زد؛‬                                               ‫نکتـۀ دیگـری کـه در مسـئولی ‌تپذیری در خانـواده‬
                                                ‫بایـد خودتنظیمـی را بـه او یـاد دهیـم تا بدانـد م ‌یتواند‬                                           ‫مهـم اسـت ایـن اسـت کـه پـدر و مادرهـا اجـازه دهنـد‬
‫نکتۀدیگری کهدرمسئولی ‌تپذیری‬                    ‫تصمیـم بگیـرد‪ ،‬نـه بگویـد و را ‌هحـل پیـدا کنـد‪ .‬کسـی‬                                               ‫بچ ‌ههـا بـا مشـکل مواجـه شـوند؛ مسـئل ‌ه را بفهمنـد و‬
   ‫در خانواده مهم است این است‬                   ‫بـه مـن ایـراد گرفـت کـه شـیطان در مفاهیـم دینـی مـا‬                                                ‫آن را حـل کننـد‪ .‬در ابعـاد بزر ‌گتـر هـم همیـن اسـت‪.‬‬
                                                ‫وجـود دارد و شـما بـه بهانـۀ خودتنظیمـی آن را نادیـده‬                                               ‫مسئولان شهری نیز باید اجازه دهند مشکلات جامعه‬
 ‫کهپدرومادرهااجازهدهندبچ ‌هها‬                   ‫م ‌یگیریـد‪ .‬نکتـه ایـن اسـت که ا گـر مـن خودتنظیمی را‬                                               ‫دیـدهشـود‪،‬فهمیـدهشـودوبرایـشرا ‌هحـلپیـداشـود؛‬
    ‫بامشکلمواجهشوند؛مسئله‌‬                      ‫یـاد گرفتـه باشـم و تمریـن کـرده باشـم‪ ،‬مفاهیـم دینـی‬                                               ‫بایـد برنامـه داشـته باشـند و نظـارت کننـد برنام ‌ههـا‬
     ‫رابفهمندوآنراحل کنند‪.‬در‬                    ‫ابـزاری م ‌یشـوند تـا خودتنظیمـی مـن قو ‌یتر شـود‪ ،‬نه‬                                               ‫ب ‌هدرسـتیاجـراشـود‪.‬البتـهقـرار نیسـتخـودمبـهتمام‬
     ‫ابعادبزر ‌گترهمهمیناست‪.‬‬                    ‫کـود ‌کآزاری‬  ‫ایجننکـسـه تیع‪ ،‬اطیخـیـلرًاشکـوسـد‪.‬یدبـروهدمکـیـهنممب‌یاگفـحـتث‬                       ‫قسـم ‌تها وارد شـوم‪ ،‬بخشـی را می‌تـوان بـه سـم ‌نها‬
    ‫مسئولانشهرینیزبایداجازه‬                     ‫شـیطان مـرا‬                                                                                         ‫سـپرد‪ ،‬بخشـی را بـه آموزش‌وپـرورش و بخشـی را‬
                                                ‫گـول زد‪ .‬خیلـی عجیـب اسـت کـه یـک بزر ‌گسـال بـرای‬                                                  ‫بـه خانـواده‪ .‬اهمیـت خانواده‌هـا بسـیار زیـاد اسـت‪.‬‬
‫دهندمشکلاتجامعهدیدهشود‪،‬‬                         ‫توضیح اشـتباهش سـهمی برای خودش قائل نیسـت‬                                                           ‫سـمن‌ها هـم بهتـر اسـت ارتباطـات خـود را گسـترده‌تر‬
 ‫فهمیدهشودوبرایشرا ‌هحلپیدا‬                     ‫و ایـن را بـه کـس دیگـری موکـول م ‌یکنـد و او را مسـئول‬                                             ‫کننـد و بیشـتر در بطـن جامعـه فعـال باشـند‪ .‬بایـد‬
                                                ‫کمو ‌یدکـدانـی‪.‬د‪.‬ق اطیعـ ًا‌نهـساـههممـآمهوزبرم ‌شو‌یگپــررودرد بـشهپرآرنـموزگ ا‌شسـهـاتی‪.‬‬          ‫بـا هـم بـودن را تمریـن کنیـم و مشـارکت مدنـی را‬
   ‫شود؛بایدبرنامهداشتهباشندو‬                                                                                                                        ‫بیاموزیـم‪ .‬مه ‌متریـن ویژگـی هـر جامعـه بـرای بررسـی‬
‫نظارت کنندبرنام ‌ههاب ‌هدرستیاجرا‬               ‫سـم ‌نها و خانواد ‌ههـا هـم نقـش دارنـد و تلا ‌شهـا بایـد‬                                           ‫میـزان مسـئولی ‌تپذیری افـرا ِد آن‪ ،‬میـزان و کیفیـت‬
                                                              ‫سیسـتماتیک و در رسـتای هـم باشـد‪.‬‬                                                     ‫رفتارهـای مدنـی اسـت‪ .‬در مسـئولی ‌تپذیری و در‬
   ‫شود‪ .‬البته قرار نیست خودم به‬                 ‫یکـی از مشـکلات مـا ایـن اسـت کـه ب ‌هدلیـل‬                                                         ‫هـر مؤلفـۀ دیگـری کـه به‌عنـوان ارزش روی آن دسـت‬
‫تمامقسم ‌تهاواردشوم‪،‬بخشی‬                        ‫فضـای سیاسـی موجـود تمـام متصدیـان در پـی‬                                                           ‫می‌گذاریـم‪ ،‬ا گـر از ضـرورت جامعـۀ مدنـی بـه سـمت‬
                                                ‫کارهاییهستند کهسریعابهنتیجهبرسد؛چون‬                                                                 ‫ارزش اخلاقـی حرکـت کنیـم بسـیار موف ‌قتـر از زمانـی‬
      ‫رام ‌یتوانبهسم ‌نهاسپرد‪،‬‬                  ‫اطمینانیبهفرداندارندوم ‌یخواهند کاری کنند‬                                                           ‫خواهیـم بـود کـه از ارزش اخلاقـی بـه سـمت جامعـۀ‬
   ‫بخشیرابهآموز ‌شوپرورشو‬                       ‫کـه بازخـوردش را جامعـه و مدیـران بالادسـت‬                                                          ‫مدنـی برویـم‪ .‬فـرق مـا بـا کشـورهای توسـعه‌یافته در‬
     ‫بخشیرابهخانواده‪.‬اهمیت‬                      ‫ببینندتاارتقاپیدا کنند‪.‬حتیدر دانشگا ‌ههاهم‬                                                          ‫ایـن زمینـه همیـن اسـت کـه آن‌هـا از ضـرورت جامعـۀ‬

      ‫خانواد ‌ههابسیارزیاداست‪.‬‬
  ‫سم ‌نهاهمبهتراستارتباطات‬
  ‫خودرا گسترد ‌هتر کنندوبیشتردر‬
   ‫بطنجامعهفعالباشند‪.‬بایدبا‬
‫همبودنراتمرین کنیمومشارکت‬

              ‫مدنیرابیاموزیم‪.‬‬

                                                ‫تحقیقـاتبلندمـدتصـورتنم ‌یگیـرد‪.‬طر ‌حهـا‬                                                            ‫آبـنـاه انخواارلدقشرـوسـمی‪،‬دمندی‌‪.‬بیمنــ ِنم‬  ‫مدنـی شـروع کردنـد و بعـد‬
                                                ‫ب ‌هسـرعت مطـرح م ‌یشـوند و بعـد جایشـان در‬                                                                                                       ‫مسـلمان ا گـر بـه کشـورهای‬
                                                ‫اتفاقـقًاف دسره‌بیهاشـستـرتمـ‪.‬وارد بهتـر اسـت ایـن نتایـج در‬                                        ‫آن‌هـا بیشـتر از مـا کـه در دینمـان توصیه‌هـای اخلاقی‬
                                                                                                                                                    ‫فـراوان اسـت‪ ،‬آداب را رعایـت می‌کننـد‪.‬‬
                                                ‫قفسـه‌ها بمانـد؛ چـون ا گـر اجـرا شـود معلـوم نیسـت‬                                                 ‫چهشاخ ‌صهاییبرایشناختمشارک ‌تپذیری‬
                                                ‫م ‌یآیـد‪ .‬واقعیـت ایـن اسـت‬  ‫بـرساـریجفارامیعنــ ْهد‬  ‫چـه بلایـی‬                                    ‫و مسـئولی ‌تپذیری در جامعـه‪ ،‬ب ‌هویـژه در میـان‬
                                                ‫ارز ‌شگـذاری کنیـم و چنـدان‬                           ‫کـه مـا بایـد‬                                                                               ‫کـودکان وجـود دارد؟‬
                                                ‫بـه دسـتاورد توجـه نکنیـم‪ .‬در تربیـت کـودک هـم‬                                                      ‫بـرایآمـوزشایـنامربه کـودکدوبالوجوددارد‪:‬یکی‬
                                                ‫تهومجیـه‌نمطـ ‌یوکرنـامسـوتف؛رایینعـنـدیکامرـ ِراندورالـندظـبـر نه تمولی‌یگـیـدر کم؛ومدکثـا ًمل‬     ‫ارز ‌شگذاریشـخصیبر کودکودیگریانتظار داشـتن‬
                                                                                                                                                    ‫از او‪.‬ا گروظیف ‌هایبرای کودکمشخصم ‌یکنیم‪،‬باید‬
                                                ‫نقاشـی‌اش را می‌بینـم و می‌گویـم چـرا از خـط بیـرون‬                                                 ‫ازاوانتظارداشتهباشیمآنرامتناسبباتوانای ‌یهایش‬
                                                ‫زده‌ای؛ امـا کاری را کـه انجـام داده نم ‌یبینـم‪ .‬وقتـی‬                                              ‫انجـام دهـد‪ .‬در جامعـۀ فعلـی بـه نظـر م ‌یرسـد والدیـن‬
‫نبایدای ‌نقدربه کودکبگوییم‬                      ‫می‌خواهیـم بـرای کـودک کـه سـرمایۀ اصلـی جامعـه‬                                                     ‫ب ‌هخاطـرسـخت ‌یهایی کـهخودشـان کشـید ‌هاند‪،‬همـۀ‬
‫شیطانتورا گولزد؛باید‬
‫خودتنظیمیرابهاویاددهیمتا‬                        ‫اسـت کاری کنیـم‪ ،‬بایـد ببینیـم سـرمایۀ ما چیسـت تا‬                                                  ‫امکانـات را بـرای کـودک فراهـم م ‌یکننـد‪ ،‬کارهایـش را‬
                                                ‫تولیـدات مـن متناسـب بـا سـرمایۀ مـن باشـد‪.‬‬                                                         ‫انجام م ‌یدهند و هیچ انتظاری هم از او ندارند‪ .‬کودک‬
‫بداندم ‌یتواندتصمیمبگیرد‪،‬نه‬                                                  ‫سخن پایانی‪.‬‬                                                            ‫در ایـنحالـتطلـ ‌بکار بـار م ‌یآیـدونـهمطالب ‌هگـر‪.‬بـرای‬
‫بگویدورا ‌هحلپیدا کند‪ .‬کسی‬
‫بهمنایراد گرفت کهشیطاندر‬                        ‫موضوعـی کـه انتخـاب کرده‌ایـد بسـیار مهـم اسـت‪.‬‬                                                     ‫تعریـف شـاخص مسـئولی ‌تپذیری بایـد انتظـارات و‬
‫مفاهیمدینیماوجودداردوشما‬                        ‫خوب اسـت ا گر سیاسـت‌گذاری‌ها به سـمت توجه به‬                                                       ‫وظایفـیتعریـف کنیـمولـوازمآنرادر اختیار کـودکقرار‬
‫بهبهانۀخودتنظیمیآنرانادیده‬                                    ‫ایـن موضـوع متمایـل شـود‪.‬‬                                                             ‫دهیـم‪.‬شـاخ ‌صهایدیگرتعهـد‪،‬وفـاداری‪،‬همکاریو‬
‫م ‌یگیرید‪.‬نکتهایناست کهاگر‬
‫منخودتنظیمیرایاد گرفتهباشم‬                      ‫چنـد نکتـه وجـود دارد کـه بهتـر اسـت پـدر و مادرهـا‬                                                 ‫صداقـت اسـت‪ .‬ای ‌نهـا شـاخ ‌صهای رفتـار شـهروندی‬
                                                ‫و کسـانی کـه بـا بچ ‌ههـا سـروکار دارنـد بداننـد‪ .‬یکـی‬                                              ‫است‪ .‬کودکدر کنار همسالانشدر مهدکودکمتوجه‬
‫وتمرین کردهباشم‪،‬مفاهیمدینی‬                      ‫اینکـه لازم اسـت بـه بچ ‌ههـا فضـا بدهنـد تا خـود آن‌ها‬                                             ‫م ‌یشـود کهاینفضاووسـایلآنمتعلقبههمهاسـت‬
‫ابزاریم ‌یشوندتاخودتنظیمی‬
‫منقو ‌یترشود‪،‬نهاینکهتعطیل‬                       ‫مسـائل را تجربـه کننـد و برایشـان راه‌حـل پیـدا کننـد‪.‬‬                                              ‫و توزیـع منابـع را یـاد م ‌یگیـرد‪ .‬سا ‌لهاسـت کـه گفتـه‬
                                                ‫نکنکنتــدۀ؛ یدیعنگــریایانگـکـر کهاارز زبیـاکرندنمـدسـ‪،‬ئبولگیوینـ‌تپدذمیرانن کـهرادسـمت؛فماثدل ًها‬  ‫م ‌یشـودآبمتعلـقبههمۀنس ‌لهاسـت؛ولیهنـوز در‬
‫کود ‌کآزاری‬  ‫جشنودس‪.‬یدر‪،‬اهخمییرًا کنمسبایحبوثد‬                                                                                                      ‫اصفهـان کـه مردمـش بهتـر از هرجایـی خش ‌کسـالی را‬
‫کهم ‌یگفت‬                                       ‫نگویند لیوان از دستم افتاد و شکست؛ بگویند لیوان‬                                                     ‫درک کرد ‌هاند‪،‬افرادیهستند کهموقعشستنماشین‬
‫شیطانمرا گولزد‪.‬خیلیعجیب‬
‫است کهیکبزر ‌گسالبرای‬                           ‫را شکستم‪ .‬سومین نکته این است که عذرخواهی را‬                                                         ‫شـیرآبرابـاز م ‌یگذارنـدیـانیروهـایخدمـاتدر آفتاب‬
                                                ‫یاد بگیرند و آن را به کودکان هم آموزش دهند‪ .‬نکتۀ‬                                                    ‫ظهـر فضـای سـبز را آبیـاری م ‌یکننـد‪ .‬ایـن افـراد تفکـر‬
‫توضیحاشتباهشسهمیبرای‬                            ‫آخـر هـم ایـن اسـت کـه بـرای مسـئولیت‌پذیری بایـد‬                                                   ‫سیسـتماتیکندارنـدوبـهنظـرم ‌یرسـدیاهنوز مسـئله‬
‫خودشقائلنیستواینرابه‬
‫کسدیگریموکولم ‌یکندواورا‬                        ‫بیشـتر بـر فرایندهـا تأ کیـد کننـد و بداننـد هـر فراینـدی‬                                           ‫رانفهمید ‌هانـدیـاخودتنظیمیرایادنگرفت ‌هانـدوبایداز‬
                                                              ‫درازمـدت و زمان‌بـر اسـت‪.‬‬                                                             ‫بیروندستورالعملیباشدتاواداربهانجام کاریشوند‪.‬‬
                 ‫مسئولم ‌یداند‪.‬‬
   55   56   57   58   59   60   61   62   63   64   65