Page 7 - ماهنامه شماره 23 برای فردا
P. 7

‫شمار ٔهبیستوسوم‪6‬‬
                                                                                                                                                                                                                                                 ‫آذر مـاه ‪1397‬‬

‫رابعدهاجامعههماز اوم ‌یخواهد‪.‬م ‌یخواهد کهبدن‬                                                          ‫شـامل گفتـار و کـردار م ‌یشـود‪.‬مـااز زمـان کانـتبـهایـن‬                                                                              ‫درسـتبرخالفایناسـت‪.‬البتهاینامـردر طولتاریخ‬
‫اوتسلیمباشد؛درونشهرچقدر کهعاصیوناسازگاربود‬                                                            ‫کماسـم‌یواگـًلمذمر‌یعدلدـ‪.‬انوییـعلنآمـ کـنیهگچآنیفـتزـچـاریهاودسرـکـردوتدارکـسـماهـحدنر کتسـابمیهارًلوسنــامعیحلـموت‌یلگـدرذوسـرهند‬  ‫دربـارۀتمـامفرزانـگانوعارفـان‪،‬بدوناسـتثنا‪،‬ودر باب‬
‫اهمیتیندارد؛مهمایناست کهرفتار بیرونیبیعیب‬                                                             ‫مسسااجححموعتت ًاددبررهووننرفییتارمار تمنعاجبیسمرومعتًا‪‌.‬بیکدهنرنرذودهاو‌نانزوشاینداونسسجایهاحمرتوتزمبایی‌یرگوننوینسیراهد‬             ‫بنیا ‌نگـذاران ادیـان و مذاهـب و فیلسـوفان بـا درصـد‬
‫وایرادباشد‪.‬ماتسلیمبدنیم ‌یخواهیمواینکه گفتارو‬                                                         ‫روا ‌نشناسـی علـم ذهـن و رفتـار اسـت‪ .‬از سـه سـاحت‬                                                                                   ‫کمتریصادقبودهاسـت‪.‬در روا ‌نشناسـیامروزیباید‬
‫کرداراوهمانباشد کهمام ‌یخواهیم؛اماخبرنداریم که‬                                                        ‫درونـی نیـز سـاحت سـوم‪ ،‬یعنـی سـاحت ارادی‪ ،‬معلـول‬                                                                                    ‫به کودکالقا کنیدآنچهمهماسـتدرونتوسـتوباید‬
‫تادرونشایستهوبایست ‌هاینباشد‪،‬بیرونهمشایست ‌ه‬                                                          ‫سـاحت عقیدتی معرفتی و سـاحت احساسـی هیجانی‬                                                                                           ‫باورهایصادق‪،‬احساساتوعواطفوهیجاناتب ‌هجا‬
                                                                                                      ‫عاطفیاست؛بنابراینا گرقراراست گفتارو کرداردرست‬                                                                                        ‫وخواست ‌ههایمعقولداشتهباشی‪.‬تودرعالمدرونت‪،‬‬
                            ‫وبایستهنخواهدبود‪.‬‬                                                         ‫داشتهباشیمبایدخواست ‌ههایمعقولداشتهباشیمو‬                                                                                            ‫بـهتعبیـرامـروزیدر ذهنـت‪،‬سـهسـاحتداری کـهبایـد‬
‫خالـی از لطـف نیسـت کـه در اینجـا بـرای ملمو ‌ستـر و‬                                                  ‫ا گربناسـتخواسـت ‌هایمعقولداشتهباشـیم‪،‬بایداول‬                                                                                        ‫قبلاز هرچیزآ ‌نهارااصلاحومرمت کنی‪:‬یکیساحت‬
‫محسـو ‌ستر شـدن سـخنانم در زمینـۀ درون و بیـرون‬                                                       ‫باورهای صادق و دوم احساسات و عواطف و هیجانات‬                                                                                         ‫عقیدتـی معرفتـی‪ ،‬دیگـری سـاحت احساسـی عاطفـی‬
‫انسـا ‌نها مثالـی بزنـم‪ .‬دو راهـب بودایـی بـا هـم قـدم‬                                                ‫ب ‌هجـاداشـتهباشـیم‪.‬مـادر واقـعاز فرزندانمـانمطالبـۀ‬                                                                                 ‫هیجانـی و سـوم سـاحت ارادی‪ .‬البتـه مرمـت کـردن و‬
‫م ‌یزدنـد‪.‬بـهلـبنهـرآبـیرسـیدند‪.‬دیدنـددختـرجـوان‬                                                      ‫معلـول م ‌یکنیـم‪ ،‬بـدون اینکـه از او مطالبـۀ علـت کـرده‬                                                                              ‫اصالح باورهـا بـه طریقـی اسـت؛ مرمت و اصالح عواطف‬
‫بسـیار زیبایـی لـب نهـر ایسـتاده و نم ‌یتوانـد از آن عبـور‬                                            ‫باشیم‪.‬یعنیازفرزندانمانم ‌یخواهیمرفتاربیرون ‌یاش‬                                                                                      ‫و احساسـات و هیجانـات بـه طریقـی دیگـر و مرمـت و‬
‫کنـد‪ .‬یکـی از دو راهـب دختـر را روی دوشـش گذاشـت و‬                                                    ‫بـر وفـق سلسـله معیارهایـی باشـد‪ ،‬بـدون اینکـه توجـه‬                                                                                 ‫اصلاحخواست ‌ههانیزبهطریقیدیگر‪.‬دربارۀباورهافقط‬
‫اورابـهآنطـرفنهـررسـاند‪.‬سـهروز بعـد‪،‬آنراهبدیگر‬                                                        ‫بکنیماینرفتارهایبیرونیاز آنجهتبروفقمعیارها‬                                                                                           ‫صدقاهمیتداردونهچیزدیگری‪.‬دربارۀاحساساتو‬
‫بـهاوم ‌یگویـدهرچـهایـنسـهروز تأمـلم ‌یکنمم ‌یبینم‬                                                    ‫وموازیـننیسـتند کـهباورهـایصاحـبآ ‌نهـا کاذ ‌باند‬                                                                                    ‫هیجانات‪،‬ب ‌هجابودناهمیتداردودربارۀخواسـت ‌هها‬
‫کار بسـیار بـدی کـردی کـه آن دختـر جـوان زیبـا را بـر‬                                                 ‫یـا احساسـات و هیجانـات و عواطـف او نابجاینـد یـا‬                                                                                    ‫بایدبهمعقولبودنونامعقولبودنخواست ‌ههاتوجه‬
‫دوشـتحمـل کـردی‪.‬راهـباولم ‌یگویـدمـنبهانـدازۀ‬                                                         ‫خواست ‌ههایاونامعقولاست کهچنین گفتارو کرداری‬                                                                                         ‫کنـم‪.‬چـرا؟لااقـلاز زمـانتتنـسو کانـت‪ 1‬بـهایـنسـومـا‬
‫طـولمـدت گـذر از عـرضنهـراوراحمـل کـردموتـوالآن‬                                                       ‫از اوسـرم ‌یزنـد‪.‬ایـنبـهزبـانفلسـفییعنیبازگشـتنبه‬                                                                                    ‫ایـن را م ‌یدانیـم کـه شـخصیت و منـش هرکـدام از مـا‬
‫سـهروز اسـت کـهآندختـرراحمـلم ‌یکنـی‪ .‬کـدامیـک‬                                                        ‫نظریـۀ فضیلـت؛ بازگشـتن بـه اینکـه اول بایـد بـه سـراغ‬                                                                               ‫دارای پنـچ سـاحت اسـت‪ .‬ایـن پنچ سـاحت شـامل سـه‬
‫ازایـندوبـهلحـاظدینـیومذهبی گناهکارترنـد؟ا گربه‬                                                       ‫درونرفت‪.‬اولبایدبهفرزندانمانبیاموزیم کهرا ‌ههای‬                                                                                       ‫سـاحتدرون ‌یانـدودوسـاحتبیرونـی‪.‬بهسـهسـاحت‬
‫رفتار بیرونیتوجه کنیم‪،‬آن کس کهبدندختررالمس‬                                                            ‫تشـخیص بـاور صـادق از کاذب‪ ،‬را ‌ههـای تشـخیص‬                                                                                         ‫درونـی اشـاره کردیـم‪ .‬سـاحت عقیدتـی معرفتـی یعنـی‬
‫کـرد؛امـاچـه کسـیدر درونخـودسـهروز اسـت کهبـاآن‬                                                       ‫احساساتوهیجاناتوعواطفب ‌هجااز نابجاورا ‌ههای‬                                                                                         ‫سـاحت آنچـه م ‌یدانیـم یـا نم ‌یدانیـم‪ ،‬آنچـه بـاور داریـم‬
‫دختـر کلنجـار مـ ‌یرود؟منبایدبـهفرزندمبگویـمراهب‬                                                      ‫تشخیصخواست ‌ههایمعقولاز نامعقولچیست‪.‬آن‬                                                                                               ‫یـا نداریـم‪ ،‬آنچـه بـه آن یقیـن یـا شـک و ظن داریـم‪ ،‬آنچه‬
‫دوم کار درسـتینکـردهبـودو کار اولـیدرسـتبود‪،‬چون‬                                                       ‫وقـت فرزنـد مـا ب ‌هانـدازۀ توانـش م ‌یکوشـد احساسـات و‬                                                                              ‫بـراسـاسآناسـتدلالم ‌یکنیـم‪،‬آنچهبـرآوردم ‌یکنیمو‬
‫ا‪e‬ش‪v‬ـ‪i‬ت‪ct‬غا‪je‬ل‪eob‬تـ‪iv‬و‪c.t‬ا‪e‬م‪j‬ـا‪ub‬م‪s‬عتـمووبلـًاهدارمـایور ‌نمگوهـنهم اموسـاردتبنـهفه ارزنشـ ‌تدمغاانل‬  ‫عواطـفب ‌هجاوخواسـت ‌ههایمعقـولوباورهایصادق‬                                                                                          ‫تخمیـن م ‌یزنیـم و بسـیاری از چیزهـای دیگـر‪ .‬سـاحت‬
‫القـام ‌یکنیـم کـهرفتار بیرونیمه ‌متراسـتوراهبی کهبا‬                                                  ‫داشتهباشد‪.‬دراینصورت‪ ،‬گفتارو کردارب ‌هطورخودکار‬                                                                                       ‫احساسـیعاطفـیهیجانـیشـاملعشـ ‌قهاونفر ‌تها‪،‬‬
                                                                                                      ‫درسـت خواهـد داشـت‪ .‬امـا مـا ب ‌هجـای ایـن کار‪ ،‬نوعـی‬                                                                                ‫دوسـت ‌یها و دشـمن ‌یها‪ ،‬آرامـش و تشـویش‪ ،‬شـادی و‬
         ‫دختـرتمـاسبدنـیداشـت گنا ‌هکارتـراسـت‪.‬‬                                                       ‫ظاهرگراییبهفرزندمانالقام ‌یکنیم؛همینظاهرگرایی‬                                                                                        ‫انـدوه‪ ،‬خوشـنودی و ناخوشـنودی‪ ،‬امیـد و ناامیـدی و‬
                                                                                                                                                                                                                                           ‫مجموعـ ‌های نزدیـک بـه صـد احسـاس و عاطفـۀ دیگـر‬
‫شناختسلسل ‌همراتبمنابع‬                                                                                                                                                                                                                     ‫اسـت کـه مـا آدمیـان داریـم‪ .‬سـاحت ارادی سـاحت‬
‫هنجارگذار اجتماعی‬                                                                                                                                                                                                                          ‫خواست ‌ههاسـت‪ ،‬یعنـی آرزوهـا‪ ،‬آرما ‌نهـا‪ ،‬اهـداف‪،‬‬
                                                                                                                                                                                                                                           ‫انگیز ‌ههـا و خواسـت ‌ههای مـا‪ .‬دو سـاحت بیرونـی مـا‬
‫نکتـۀمهـمبعدیایناسـت کهنوبـاوگاناهمیتمنابع‬
‫هنجارگـذار اجتماعـی را بداننـد و بداننـد ا گـر ایـن منابـع‬
‫بـاهـمهماهنـگنبودند‪ ،‬کـدامیـکبایدفـدایدیگری‬
‫شـود‪.‬مـااز اولنبایـدب ‌هگونـ ‌هایبـابچ ‌ههارفتار کنیم که‬
‫گویـیهمـۀبایدهـاونبایدهـایزندگـیاز یکسـن ‌خاندو‬
‫در یـک رتب ‌هانـد‪ .‬وقتـی کـه مـن بـه عملـی ارادی دسـت‬
‫م ‌یزنـم‪،‬ولـوی ‌کمیلیـاردمثانیـهپیـشاز آن‪،‬نطفـۀیـک‬
‫بایـد در ذهـن مـن منعقـد م ‌یشـود‪ .‬ایـن بایـد از کجـا‬
‫م ‌یآید؟اینبایدممکناستاز ششجانشئتبگیرد‪:‬‬
‫یـکسلسـلهاز بایدهـا کـهدر ذهـنمـنمنعقـدم ‌یشـود‬
‫ومـرابـهرفتـار خاصـیسـوقم ‌یدهـدبایدهـایاخلاقـی‬
‫اسـت‪،‬مثـلبایـدراسـت گفـتیـانبایـدمتکبـربـود‪.‬پس‬
‫اهخنالجارقگـیکذـار ایازجتمنماابـعـعیهندوجمارقگـانـذاور انجوتمحاقـعـویقااسـسـتت‪.‬؛ممنثبا ًعل‬
‫بایددر جادهاز منته‌االیهسمتراستحرکت کرد‪.‬این‬
‫بایـ ِداخلاقـینیسـت‪،‬بایـ ِدحقوقـیوقانونـیاسـت؛ کمـا‬
‫اینکـهدر کشـورهایدیگـربایـداز منته‌االیـهسـمتچپ‬
‫جـاده حرکـت کـرد‪ .‬بایدهـای سـوم بایدهـای مناسـکی‬
‫شعائردینیهستند؛بایدنماز خواندوروزه گرفتوحج‬
‫اچجهتـامرامعبا‌ییاندده؛ـامثیل ًانباایشـدی اسـزرآداسـفبروۀ‬  ‫گـزارد‪ .‬بایدهـای قسـم‬
                                                           ‫رسـوم و عرف و عادات‬
‫هف ‌تسـین نشسـت‪ ،‬در چهارشنب ‌هسـوری بایـد از روی‬

‫‪1 .1‬تتنسفیلسوفوروا ‌نشناسمعروفآلمانی کهچهاردهسالاز کانتجوا ‌نتربودولیدراندیشۀ کانتیبسیارمؤثرافتاد‪.‬ماامروزهتقریب ًاتتنسرانم ‌یشناسیم؛ازآنجهت کهآنچهتتنس گفتهازطریق کانتبهمارسیدهاست‪.‬‬
   2   3   4   5   6   7   8   9   10   11   12