Page 11 - ماهنامه شماره 23 برای فردا
P. 11
شمار ٔهبیستوسوم10
آذر مـاه 1397
جــایی که خطــر باشــد،
گݡوهرنجا تبخشنیز
سربرم یآورد1
ب همناسبتدرگݡذشتمحمدعلیمرادی
فیلسوفاصفهانی کفخیابان
تنهایـ یاشمسـئل هایشـخصی کهخـودانتخـاب کرده کـهعیـنب ینیـازیاسـتوبانـوبـودناوبـهمؤنـثبـودن دکتر حمیدرضا عریضی
بود .کسانی کهخشونتخودعلیهمحمدعلیمرادیرا کلمۀفقردر زبانایتالیاییاشارهم یکند. ظـرف تقریبـ ًا چهـل روز ،در دانشـکدۀ علـوم اجتماعـی
بابیان جملاتمنفیتامرگشادامه دادند باید بدانند تهـران ،دو نفـر تشـییع شـدند :محمدامیـن قانعـ یراد
اودر عینفقر،خوشبودوسرخوشانهوپیروزمندمرگ حامدزارعدرروزنامۀسازندگیبابهرخ کشیدنتنهایی و محمدعلـی مـرادی ،اولـی جامع هشـناس و دومـی
را پذیـرا شـد تـا نقطـۀ پایانـی بـر خشـونت پیرامـون خـود مرادی(نداشتنهمسر،فرزندوثروت)در هنگاممرگ، فیلسـوف .آنـان همیـن اواخر دربـارۀ اهمیت مطالعـۀ آثار
اورانـا کامخوانـدهومباحـثعمیقفلسـفیاورا«جیغ» فیلسوفانبزرگ(ازقبیل کانت،هایدگر،هگلوهوسرل)
باشـد؛هما نطور کههولدرین گفتهاسـت: نامیـده بـود؛ امـا بایـد بدانـد فقـر سـربلندی مـرادی بـود و برایجامع هشناسانبحثجنجالیداشتند.قانع یراد
آن را ب یاهمیـت م یدانسـت و مـرادی برعکـس ،بسـیار
مهـم .در اینجـا م یکوشـم ابتـدا از محمدعلـی مـرادی
سـخن بگویـم و بعـد بـه شـرح ایـن بحـث بپـردازم.
ُمـرادی در زمـان حیـات ،تنهـا بـود و بـه هنـگام مـرگ نیـز
تشـییعجناز هایمتناسـبباهمانتنهاییداشـت.اما
اندکـیبعـدوضعیـتتغییـر کـردوشـا گردانی کـهپـرورش
داده بـود عاشـقانه دربـار هاش نوشـتند .محمدجـواد
اسـماعیلی یکـی از آنـان بـود و فروتنانـه از یـازده سـال
آشنایی با مرادی نوشت .با این حال ،تعریف شخصیت
و اید ههـا و افـکار مـرادی نیازمنـد تدویـن بیوگراف یهـای
علمـیدر تـراز بیوگراف یهایـیاسـت کـهویلهلـمدیلتـای،
فیلسـوف مشـهور آلمانـی ،از شالیرماخر نوشـته اسـت.
ویژگیمنحصرب هفرداو که گماننم یکنم کسانیبتواند
در ایـنزمینـهاز اوپیشـیبگیـرد،اهمیتنـدادنبهپول
بود.درآمداوبهح قالتدریس کلا سهایخصوص یاش
منحصـر م یشـد کـه بسـیار ناچیـز بـود .در برخـی مـوارد،
ا گـردانشـجوییراعلاق همنـدم ییافـت،حتـیآنراهـماز
ااوونبـمودی.گرافوـ کات.مبا ًزلراز گترسـیـلطنۀمزپیــوتلاوخبـوهددیراگآرازادن،کفـرقردهم بـطلود.ق
دانشـجویش ،محمدجـواد اسـماعیلی نوشـته اسـت :در
بسیاریاز مواردحقجلسهنم یگرفتوم یگفتمادور
هـمبودیـمو کارینکردیـمتـابخواهیـمپولیبگیریم.
اومرابهیادبانوییم یاندازد کهدانتهبهلحنیاستعاری
از او(در بخش«بهشـت» کمدیالهی)سـخنم یگوید.
در هنگامۀجن ِگژولیوسسـزار وپمپئیدر حاشـیۀرود
روبیکونـه،اودر میـاندولشـگردشـمناسـتوتیـریبـه
سمتاونم یرود.اینبانوایمناستو گزندیاز جنگ
بهاونم یرسد.اینبانوتجسموتجسدفقراست،فقری
1 .1عنوانمقالهشعریازهولدرلیناست کهمحمدعلیمرادیبهآنبسیارعلاقهداشتوبسیاریاز کلا سهایخودرابااینشعرشروعم یکرد.اصلعنوانشعرچنیناست:
Wo aber Gefahr ist, wächst-Das Rettende auch

