Page 10 - ماهنامه شماره 23 برای فردا
P. 10

‫‪9‬‬

‫فرزندهممابایداز همینروشبهرهبگیریم؛یعنیآ ‌نها‬                                                                        ‫تجربۀ معنویت‬                                                                   ‫و فیزی ‌کدانـان و اخلا ‌قدانـان و اقتصاددانـان و سـایر‬
‫رمابثل ًهامحا‌یگلویخیودماریهاننمطرز‌یلکبنایم‪،‬ساپمواشدلیالدنتابیهننختیاریمج‌یمکثنبیم؛ت‬                                                                                                              ‫علـوم بشـری‪ ،‬خـرد جمعـی اسـت‪ .‬امـا قولـی را کـه نـود‬
‫راداردواینآثار منفیرا‪.‬هرکسدلسـوز دیگریباشـد‪،‬او‬                                                   ‫ممکـن اسـت ایـن سـؤال طـرح شـود کـه ا گـر مبنـای‬                                                  ‫درصد مردم یک کشور قبول دارند نم ‌یتوان جزء خرد‬
‫رابـهحـالخـودرهانم ‌یکند؛امابهحـالخودرهانکردن‬                                                    ‫تربیـت فرزنـد اسـتدلا ‌لگرایی اسـت و نـه تعبـد‪ ،‬تجربـۀ‬                                                             ‫جمعـی بـه شـمار آورد‪.‬‬
‫بـه معنـای امـر بـه‌معـروف و نهـی از منکر نیسـت‪ .‬به حال‬                                          ‫معنویـت را چگونـه م ‌یتـوان بـه فرزنـدان القـا کـرد و از‬                                          ‫ایـن نکتـه را نیـز نبایـد از نظـر دور داشـت کـه در فراینـد‬
‫خودرهانکردنیعنیمند ‌لسوختۀاوباشم‪،‬نهاینکهاز‬                                                       ‫کدام سـاح ‌تها م ‌یتوان در این زمینه بهره گرفت؟ در‬                                                ‫اسـتدلال فـرق اسـت میـان گـذر منطقـی و گـذر روانـی‪.‬‬
‫موضعبالا بهاوتحکم کنم‪.‬دلالتبرخیریعنیتجاربم‬                                                       ‫اپاول ًاسـاخجـبـراه اییـمنناسســؤاکل ندیبناـیـید امزانانیــدنننمکاتزـوهرغوازفـه کلـهشاـمدروکـزهه‬  ‫انسـا ‌نها بـه لحـاظ جسـمانی و ذهنـی روانـی چنـان‬
‫و اندیشـ ‌هام را در اختیـار او م ‌یگـذارم و او خـود تصمیـم‬                                       ‫در جامعـه ک ‌مرنـگ شـده اسـت جـدا از تجربـۀ معنویت‬                                                ‫سـاخته شـد ‌هاند کـه در بسـیاری از بزنگا ‌ههـای‬
                                                                                                 ‫اسـت‪ .‬آنچـه از آن بـا عنـوان بایدهای مناسـک و شـعائر‬                                              ‫زندگـی دسـت بـه گـذر روا ‌نشـناختی م ‌یزننـد‪ .‬گـذر‬
                               ‫م ‌یگیـردچه کند‪.‬‬                                                  ‫دینـی یـاد کردیـم نیـز ب ‌یتردید باید بر اسـاس اسـتدلال‬                                           ‫روا ‌نشـناختیبـااینکـهعمومیـتفـراواندارد‪،‬ازلحـاظ‬
‫نکتـۀ بعـدی اینکـه درخصـوص دیـن و مذهـب عقیـدۀ‬                                                   ‫باشـد؛ بنابرایـن اول بایـد عقلانیـت مناسـک و شـعائر‬                                               ‫فلسفی پذیرفتنی نیست‪ .‬هر دلیلی جواب هر مدعایی‬
‫بنده‪،‬البتهباتکیهبرنظر کارشناسانروا ‌نشناسیتعلیم‬                                                  ‫دینـی و مذهبـی را نشـان داد و بعـد از مخاطـب انتظـار‬                                              ‫نیسـت‪ .‬در پاسـخ بـه ایـن سـؤال کـه چـرا مجمـوع‬
‫وتربیـت‪،‬ایـناسـت کـهمـابایدبهبچ ‌ههایمـاندوچیزرا‬                                                 ‫داشـت سـخن مـا را بپذیـرد‪ .‬دربـارۀ تجربـۀ معنـوی هم‬                                               ‫زوایـای مثلـث ‪ 180‬درجـه اسـت‪ ،‬ا گـر مـن کار بسـیار‬
‫بیاموزیـم‪ :‬یکـی ارز ‌شهـای اخلاقـی و دیگـری عقلانیـت‬                                             ‫بایـد بگویـم چنین تجربـ ‌های را فقط بـا الگوهای عملی‬                                              ‫خار ‌قالعـاد ‌های بکنـم‪ ،‬بـاز هـم بـه ایـن پرسـش پاسـخ‬
‫عملـی‪ .‬ارز ‌شهـای اخلاقـی همـان منبـع ارز ‌شگـذار اول‬                                            ‫م ‌یشود القا کرد و هیچ راه دیگری نیست؛ یعنی وقتی‬                                                  ‫نـداد ‌هام؛ امـا بیشـتر شـما پیـش خودتـان م ‌یگوییـد‬
‫است کهپیشازاینبهآناشاره کردیم‪.‬عقلانیتعملی‬                                                        ‫مـن زندگـی مـادر تـرزا یـا آلبـرت شـوایتزر را م ‌یخوانـم در‬                                       ‫م ‌یگوید مجموع‬   ‫ادیرنج کهاارسرـا بکت‪،‬ندح‪،‬تامگ ًار‬  ‫کسی که م ‌یتواند‬
‫نیـزهمـانمنبـعهنجارگـذارآخـراسـت کـهازآنبـاعنوان‬                                                 ‫من نوعی شـعل ‌هوری روحانی و معنوی ایجاد م ‌یشـود‬                                                  ‫درسـت م ‌یگوید‪.‬‬                                     ‫زوایای مثلث‪180‬‬
‫مصلح ‌تاندیشـینـامبردیـم‪.‬از نظـرمـن‪،‬بقیـۀارز ‌شهـا‬                                                                                                                                                 ‫ایدـرنزنگـدگـذریروادائ‌نمـشـًاناوختدری اموسـقعیت و ‌تگـهـذار مین گطونقـا گـی نوینسـگـتذ‪.‬ر‬
‫یعنـیارز ‌شهایـی کـهاز چهـار منبـعهنجارگـذار دیگـربـه‬                                                      ‫و آرزو م ‌یکنـم کـه تشـابهی بـا او پیـدا کنـم‪.‬‬                                          ‫روا ‌نشناختیم ‌یکنیم؛امابههرحالب ‌هلحاظفلسفی‬
‫دسـتم ‌یآینـد‪،‬آموزشـشبـه کـودکمجـوزنـدارد؛چون‬                                                                                                                                                      ‫گـذر روا ‌نشـناختیقابـلدفـاعنیسـتوفقـط گذرهای‬
‫کودکدوویژگیدارد کهباعثم ‌یشودپدرومادربتوانند‬                                                       ‫آموزش آموز ‌ههای دینی و اعتقادی‬                                                                 ‫منطقـیقابـلدفا ‌عاند‪.‬یکیاز بح ‌ثهایمندر اثبات‬
‫اورابـههـرراهخلافیبکشـانند‪:‬یکیاینکهقـدرتنقادی‬                                                                                                                                                      ‫نبوتانبیاهمیناست کهمعجزات گذر روا ‌نشناختی‬
‫بسـیار اندکـیدارد؛بنابرایـنضعـفوقـوتسـخنپـدر و‬                                                   ‫درخصـوصآموز ‌ههـایدینـیدونکتـهوجـوددارد‪:‬نکتـۀ‬                                                     ‫فراهـمم ‌یآورنـد‪،‬نه گذر منطقـی‪.‬توم ‌یگوییخداباتو‬
‫مادررادرنم ‌ییابد؛دیگراینکهبهپدرومادراعتمادفراوان‬                                                ‫اولهمـانتعبیـریاسـت کـهعارفـاندربرابـرفقهـابه کار‬                                                 ‫سـخن گفتـهاسـت؛دلیلـتچیسـت؟م ‌یگویـیمـنبه‬
‫داردوسخنآ ‌نهابرایشوحیمنزلاست‪.‬چونقدرت‬                                                            ‫م ‌یبردنـد‪.‬عارفـانم ‌یگفتنـدمـاامـربـه‌معـروفونهـیاز‬                                              ‫کـوهاشـارهم ‌یکنـم‪ ،‬کـوهاز هـمم ‌یپاشـد‪.‬درسـتاسـت‬
‫نقادیبسیار کمواعتمادبسیارزیاداست‪،‬ا گربخواهیم‬                                                     ‫منکـرفقهـاراقبـولنداریـم‪.‬امـربـ ‌همعـروفونهـیازمنکر‬                                               ‫کـوه را پـودر کـردی‪ ،‬کاری کـه هی ‌چکـس تا کنـون انجـام‬
‫از چهـار منبـع هنجارگـذار اجتماعـی دیگـر هـم القائاتـی‬                                           ‫از موضـعبالاسـت؛مـنامـرم ‌یکنـمبـهتـوونهـیم ‌یکنـم‬                                                ‫نـداده؛ امـا هنـوز اثبات نکـرد ‌های خدا با تو سـخن گفته‬
‫ابـمـهوبر مچن‌هفـهـای کداردشـ‌هتایهمب‪.‬ابشنـیدهم‪،‬شبـچخ ‌هص ًهاـامرعاتمقـسـدتمعمادفیاقدگطیـبرایدی‬  ‫تـورا‪.‬آ ‌نهـام ‌یگوینـدمـاب ‌هجـایامـربـه‌معـروفونهـیاز‬                                           ‫اسـت‪ .‬دلیـل بایـد متناسـب بـا مدعـا باشـد‪ ،‬نـه اینکـه‬
‫عقلانیـت عملـی و ارز ‌شهـای اخلاقـی را در فرزندانمـان‬                                            ‫منکردلالتبرخیرم ‌یکنیم‪.‬حافظم ‌یگوید‪:‬دلا‪،‬دلالت‬                                                     ‫مدعـای مـن یـک چیـز باشـد و دلیلـم چیـز دیگـر‪ .‬تصـور‬
‫تقویـت کنیـم‪ .‬در بقیـۀ مـوارد‪ ،‬وقتـی خودشـان بـه سـن‬                                             ‫زخهـیـردهـت کمنـمفـمربـوه راش‪.‬هُلـنجـباانتدی‪/‬ش‪/‬ـمۀکـدلانلـبـهتفخیســراقیـمبنابـهـواد کـت وه‬       ‫مـنایـناسـت کـهبسـیاریاز کسـانی کـه کی ‌شگردانـی‬
‫داوریونقادیرسیدندوتوانستنداعتمادشانبه افراد‬                                                      ‫ا گر کسیازشمامشورتیخواست‪،‬شماباتوجهبهعلمو‬                                                          ‫کرد ‌هاند با گذر روا ‌نشناختی دینشان را عوض کرد ‌هاند‬
‫را با ویژگ ‌یهای آن شـخص متناسـب کنند‪ ،‬م ‌یتوانند‬                                                ‫تجربهیاقدرتتفکروعمقفهمبیشتری کهنسب ‌تبهاو‬                                                                          ‫و نـه گـذر منطقـی‪.‬‬
                                                                                                 ‫داری‪،‬تمامیآثار ونتایجمثبتومنفیرابرایاوروشن‬
                    ‫موضـع شـخصی اتخـاذ کننـد‪.‬‬                                                    ‫کنـیتـابـابصیـرتوبهاختیارخـودهرراهـیرام ‌یخواهد‬
                                                                                                 ‫انتخاب کندوبهاینم ‌یگفتنددلالتبرخیر‪.‬در تربیت‬
   5   6   7   8   9   10   11   12   13   14   15