Page 107 - ماهنامه شماره 18 برای فردا
P. 107
107
..........................................................................
..........................................................................
.............................................................................
.............................................................................
نگاهیبهرمانمریخیاثر
فرهاد کشوری
فرهاد کشوری ،در 1328در آغاجاری میانکوه متولد گودرز ایزدی
شـد.اواهلمسجدسـلیماناسـتوسا لهاسـتدر
زاویـهدیـدداسـتاناو لشـخصیـا«مـنراوی»اسـت شاهی نشـهراصفهـانسـکونتدارد.ب هجـزدبیـریو
و همیـن امـر در بسـیاری از بخ شهـا ،نویسـنده را از نویسـندگی،در پروژ ههایفنیوصنعتیبسـیاریدر
خودبیانگریراویدر بیانرابطه اشبازنصیغه ای استا نهایمختلفازجملهخوزستان،بندرعباس،
و پروانـه بازمـ یدارد؛ همچنیـن ،در قسـم تهایی از چهارمحـالبختیاری،اصفهـانو ...کار کردهاسـت.
داستان نویسنده را با راوی اشتباه م یگیریم ،ا گرچه بزر گتریـن ر هآورد ایـن سـا لهای پررنـج و ک ممـزد،
راوی و نویسـنده در اصـل هـر دو در کار نویسـندگی و زندگیبااقشارزحم تکشمیهنشوتجرب ههایتلخ
کتـاب هسـتند .در بررسـی دیگـر م یتوانیـم تکنیـک و شـیرینی بـوده اسـت کـه گهـگاه سـر از کتا بهایـش
رمـان را نوعـی داسـتان در داسـتان بنامیـم کـه بـه
وقایعجدااز همم یپردازد،اماهمگیدر یکفرایند بـرون آورده اسـت.
خـاصودرو نمایـ هایمشـترکخلاصهم یشـوند.از کشـوری ا گرچـه از نویسـندگان جنـوب و مکتـب
دیگـر ویژگ یهـای رمـان ایجـاد نوعـی تعلیـق و انتظـار اصفهان -که خود در زمرۀ آنان است -تأثیر پذیرفته
در هـر بخـش از داسـتان اسـت کـه بـه اضطـراب اسـت،سـبکوسـیاقخـودشرادارد.قهرمـا نا کثـر
و ناآرامـی راوی دامـن م یزنـد تـا بـه قـول خـودش آثار او از میان تودۀ مردم و اقشار متوسط جامع هاند.
هم هچیـزدس تب هدسـتهـمدهدو نگـذارددر چند مخاطـب اثـر هی چیـک از آ نهـا را غریبـه نم ییابـد؛
همـواره آنـان را در گوشـ هوکنار شـهر و روسـتای خـود
م یبینـد و گاهـی خـود یکـی از آ نهـا م یشـود .ایـن
ویژگـیوهمچنیـنوجـودطنزتلـخ،در رمـانمریخی
بیشـترو گسـترد هتراز سـایرآثار نویسندهاسـت.رمان
مریخـی ا گرچـه رگ ههایـی از سورئالیسـم در خـود
دارد ،بـا وسـواس و شـگرد نویسـنده چنـان با واقعیت
درهـ م تنیـده اسـت کـه در نـگاه اول تشـخیص داده
نم یشـود.نویسـندهدر هیـچ کجـایداسـتانتالش
نم یکندتامطلبیراب هصورتمصنوعیوباسرخاب
وسفیداب به خورد خواننده بدهد .داستان مریخی
در شاهی نشـهرجریاندارد؛شـهری کهمانندصدها
شـهر دیگـر بـا رشـد جوامـع شـهری پدیـد آمـده اسـت.
مردمانـی گونا گـون،بافرهن گهـاوباورهایمختلف
وبـهدلایـلمتفاوت،ب هناچـار یاب هدلخواه،بهچنین
شـهرهایی مهاجرت م یکنند .این شـهرها معضلات
خـاص خـود را دارنـد و فرهادی با زیرکی تمام ،همین
معضالت را کالبدشـکافی م یکنـد.

