Page 120 - ماهنامه شماره 18 برای فردا
P. 120

‫‪ 120‬شمار ٔههجدهـم | مهݠـرمــاه‪1396‬‬

                                                    ‫‪....................................................................................................‬‬
                                                    ‫‪.....................................................................................................‬‬
                                                    ‫‪.....................................................................................................‬‬

‫جـا داده اسـت‪ .‬خشـکی زاینـده‌رود باعـث تغییرات‬                                                              ‫متقابلـی کـه محیـط بـر زیسـتن و زیسـتن بـر‬
‫جمعیتـی زیانبـاری شـده اسـت؛ تغییراتـی کـه‬                                                                  ‫محیـط م ‌یگـذارد‪ .‬هنگامـی کـه از آثـار اجتماعـی‬
‫باتوجه‌بـه مهاجرت‌های ا کولوژیک صورت گرفته و‬                                                                ‫محی ‌طزیسـت صحبـت می‌کنیـم‪ ،‬درواقـع از آثـار‬
‫سـرعت تغییـرات اجتماعـی را در اصفهـان بـالا برده‬                                                            ‫محیط بر زیسـتن سـخن می‌گوییم‪ .‬باید گفت یکی‬
‫و آمـار آسـی ‌بهای اجتماعـی را نیـز افزایـش داده‬                                                            ‫از مهم‌تریـن نقـاط تلاقـی «محیـط» و «زیسـتن»‪،‬‬
‫اسـت؛ چنانکـه امـروز متأسـفانه در اصفهـان میـزان‬                                                            ‫«سـبک زیسـت» اسـت و مهم‌ترین اثری که محیط‬
‫بیـکاری ‪ 2‬درصـد از میانگیـن کشـوری و میـزان‬                                                                 ‫بر زیسـت می‌گذارد‪ ،‬اثری اسـت که بر سبک زیست‬
‫طالق ‪ 1‬درصـد از میانگیـن کشـوری بالاتـر اسـت و‬                                                                      ‫مترتـب اسـت‪.‬‬
‫فقـط در نه‌ماهـۀ اول سـال ‪ ،1394‬میـزان طالق در‬                                                              ‫سـبک زیسـت محیـط کوهسـتانی بـا سـبک زیسـت‬
‫اصفهـان ‪ 26‬درصـد نسـبت بـه مـدت مشـابه سـال‬                                                                 ‫مناطـق گـرم و خشـک و سـبک زیسـت مناطـق‬
                                                                                                            ‫مرطـوب و پسـت متفـاوت اسـت و ایـن همـان‬
              ‫پیـش از آن افزایـش یافتـه اسـت‪.‬‬      ‫اجتماعـی بـودن زاینـد ‌هرود را در آوازخوانی‌هـای‬         ‫تزیأثیـستر میحکیه بط‌زحیراسـن‌هتابـری زسـیبسکت‌زمیحسـیطت ایسنـیزتق‪.‬طسـع ًبا آنک‬
‫نکتـۀ تأسـ ‌فبارتر این‌کـه عمـق خش ‌کسـالی و‬       ‫زیـر پـل خواجـو و دیگـر پل‌هـای تاریخـی اصفهـان‬                      ‫می‌دهـد و تهدیـد می‌کنـد‪.‬‬  ‫رماثتا ًغلییـار‬
‫بحـران زاینـد ‌هرود در شـرق اصفهـان دیده م ‌یشـود‬  ‫می‌بینیـم؛ مکتـب موسـیقی اصفهـان زیـر همیـن‬              ‫بحـران‬  ‫گـر بخواهیـم آثـار اجتماعـی‬
‫و در آینـده بیشـترین تبعـات اجتماعـی را در شـرق‬    ‫پ ‌لهـای تاریخـی‪ ،‬سـرمایه‌های انسـانی خـود را بـه‬        ‫خش ‌کسـالی زاینـد ‌هرود را بـر سـبک زیسـت‬
‫اصفهـان خواهیـم دیـد‪ .‬در ایـن منطقـه جمعیتـی‬       ‫جامعه تحویل داده است و بسیاری از خوانندگان‬               ‫اصفهانی‌هـا بررسـی کنیـم‪ ،‬بایـد از ایـن منظـر بـه‬
‫بالغ‌بـر ‪ 300‬هـزار نفـر در ‪ 180‬روسـتا و چندیـن‬     ‫اصفهـان زیـر همیـن پل‌هـا و در جـوار زایندگـی‬            ‫آن توجـه کنیـم کـه زاینـده‌رود بـرای اصفهـان‬
‫شـهر زندگـی می‌کننـد و الگـوی غالـب شغل ‌یشـان‬     ‫زاینـد ‌هرود توانسـت ‌هاند در موسـیقی ایـران زایندگـی‬    ‫نه‌تنهـا یـک سـرمایۀ نمادیـن اسـت و نمادی اسـت‬
‫کشـاورزی اسـت کـه ا کنـون‪ ،‬باتوج ‌هبـه بحـران‬      ‫کننـد‪ .‬از دیگـر سـو‪ ،‬زاینـده‌رود بـرای اصفهانی‌هـا‬       ‫کـه دیگـران اصفهـان را بـا آن می‌شناسـند‪ ،‬بلکـه‬
‫خشک‌سـالی بـه مرکـز اصفهـان مهاجـرت خواهنـد‬        ‫نوعـی نهـاد سـرگرمی بـوده و همـۀ تفریحـات‬                ‫زاینـده‌رود به‌نوعـی سـرمایۀ اجتماعـی اصفهـان‬
‫کـرد و هـم بافـت اجتماعـی شـرق و هـم بافـت‬         ‫اصفهانی‌ها در حاشـیۀ زایند ‌هرود صورت م ‌یگرفته‬          ‫نیـز بـه شـمار می‌آیـد کـه بـه زندگـی اصفهان ‌یهـا‬
‫اجتماعـی مرکـز اصفهـان دسـتخوش تغییـر خواهـد‬       ‫اسـت؛ امـا دریـغ و درد کـه امـروز زاینـد ‌هرود‪ ،‬زاینـده‬  ‫معنـا م ‌یبخشـد و آ ‌نهـا را بـه یکدیگـر نزدیک‌تـر‬
                                                   ‫نیسـت کـه بتواند بـرای اصفهانی‌ها سـاحل آرامش‬            ‫می‌کنـد و حـول خـود سـبک زیسـت تولیـد می‌کنـد‪.‬‬
                                       ‫شـد‪.‬‬                                                                 ‫زاینـده‌رود نوعـی بارانـداز اجتماعـی در اصفهـان‬
‫آثـار اجتماعـی محی ‌طزیسـت آ ‌نقـدر پردامنه اسـت‬                      ‫باشـد و هویـت ایجـاد کنـد‪.‬‬            ‫اسـت‪ .‬از تعبیـر «بارانـداز» اسـتفاده می‌کنـم‪ ،‬چـون‬
‫که تردیدی نیسـت که باید تغییرات محیط‌زیسـت‬         ‫بـا کمـال تأسـف آمـار و ارقـام و خروجـی برخـی‬            ‫در لغ ‌تنامـۀ دهخـدا از بارانـداز «بـه جایـی کـه‬
‫را جـدی بگیریـم و در حفـظ و نگهـداری محیـط‬         ‫پیمایش‌ها نشـان می‌دهد خشک‌سالی زایند ‌هرود‬              ‫کاروان فرود می‌آید» یا «بخشی از ساحل و بندرگاه‬
‫زیسـت کوشـا باشـیم‪ .‬در سـال‌های اخیر باتوج ‌هبه‬    ‫می‌تواند تا ‪ 30‬درصد افسـردگی اصفهانی را افزایش‬           ‫کـه کشـتی بـار خـود را زمیـن م ‌یگـذارد» تعبیـر شـده‬
‫آنکـه مه ‌متریـن اثـر اجتماعـی محیط‌زیسـت بـر‬      ‫دهـد و ایـن افسـردگی حا کـی از آن اسـت کـه نازایی‬        ‫اسـت‪ .‬از ایـن دیـدگاه زاینـد ‌هرود هـم نوعـی بارانـداز‬
‫سـبک زیسـت مترتـب اسـت‪ ،‬مفهومـی بـه نـام‬           ‫زاینـد ‌هرود بـه نازایی اجتماعـی و دل‌مردگی جمعی‬         ‫اجتماعی اسـت؛ یعنی جایی اسـت که اصفهان ‌یها‬
‫سـبک زندگی زیسـ ‌تمحیطی تعریف شـده اسـت و‬          ‫منجـر شـده اسـت و ایـن عمیق‌تریـن اثـر اجتماعـی‬          ‫بـه شـکل سـنتی و از دیربـاز بـار روزمرگی‌هایشـان را‬
‫در ایـن مفهـوم سـعی شـده سـبک زندگی انسـا ‌نها‬                                                              ‫آنجـا بـر زمیـن می‌گذاشـت ‌هاند و بـرای آن‌هـا سـاحل‬
‫را بـه مسـئلۀ حفـظ و نگهـداری محی ‌طزیسـت‬                       ‫محیط‌زیسـت محسـوب می‌شـود‪.‬‬                  ‫آرامـش بـوده اسـت‪ .‬زیباترین نماد و نشـانۀ بارانداز‬
‫نزدیـک کننـد تـا شـاید به این ترتیب سـبک زیسـت‬     ‫از طـرف دیگـر پهنـۀ جغرافیایـی زاینـده‌رود بسـیار‬
‫نیـز کمتریـن آسـیب را از محیط‌زیسـت ببینـد و این‬   ‫گسـترده اسـت‪ .‬ایـن رودخانـه حـدود ‪ 350‬کیلومتـر‬
                                                   ‫امتـداد دارد و در کنـار خـود کلون ‌یهای جمعیتی را‬
          ‫همـان کنـش متقابـل نمادیـن اسـت‪.‬‬
   115   116   117   118   119   120   121   122   123   124   125