Page 20 - ماهنامه شماره 23 برای فردا
P. 20
19
زندگیبزرگانحاشیۀزایند هرود
به روایت تاریخ مؤنث1
م یشـود کـهدرمتـن کتـاب کمتـربـهآنتوجـهشـدهوآن بـزرگانحاشـیۀزاینـد هرودراروایـتم یکنیـمودر مقابـل رودخان ههـای بـزرگ همـواره
معرفـی تفصیلـی افـرادی اسـت کـه بـه کارهـای آ نهـا در تاریـخ مذکـر (اصطلاحـی از رضـا براهنـی) ،ایـن تاریـخ را تمد نهـای بـزرگ را سـاخت هاند.
شجر هنامهاشارهنشدهاست.ازآنجا کهنگارندهبسیاری مه متریـن آ نهـا نیـل اسـت کـه
از ایـن اطلاعـات را در اختیـار نداشـت ،نا گزیـر از طریـق «مؤنـث» م ینامیم. هرچنـد دو سرچشـمۀ دو شـعبه
مصاحبـه بـا افـراد مسـن فامیـل سـعی در زنـده سـاختن در آغـاز ،دو نـوع شـجر هنامۀ مؤنـث و مذکـر را بـا دو کتـاب معـروف آن ،یعنـی نیـل آبـی و نیـل
رادااعشـتتباهریواباـزیطرکـیـردقه امسـصاتح؛بمهثهاـ ًال هیمـمتۀعاـیـدند خاطـرات ایـن مقایسـه م یکنیـم کـه اولـی از رضـا صناعـی ،نویسـندۀ سـفید،دردو کشـوِردورازمصـرقـرار
اطلاعـات ایـن دارد ،امـا آبرف تهـای آن کشـاورزی دکترحمیدرضا
افرادمسنعبدالمجیددریمدیروپای هگذار مدرسهباغ شـجر هنامۀ موضـوع ایـن مقالـه اسـت. وتمدنغنیهف تهزار سالپیش عریضی
صناعـیروزیدر میـانجمعـیقـرار م یگیـرد کهبـهدیدار
بهادرانرا کهباترک ههایچوباناردان شآموزانراتأدیب یکیازبزرگان که نسالی کهمحلاتصالخانواد ههاست، راپدیـدآورد کـهامـروزهجها نگردان
م یفرمودواشرفساداترا کهمعلمیمهربانبودواورا رفتـهبودنـد.درآنجـادرم ییابدبسـیاریازافـرادحاضردر راازسراسـرجهـانفرام یخوانـدتـامعماریپرشـکوهآنرا
تالیحضرتفاطمهم یدانستند،بهیادم یآورند.هفت جمـع را نم یشناسـد؛ ایـن موضـوع او را کـه بازنشسـتۀ سـتایش کننـد.بـرایرودخان ههـادر زبا نهـایمختلـف
شـهری کهبهآ نهااشـارهم یشـوددر نواحیمختلفدر ارتـش بـوده ،وامـ یدارد تـا چنـد سـالی را بـرای یافتـن کلمـاتمعـرفمؤنـثبـه کار م یبرنـدونیـلراهـم«مـادر
کنـار یـا نزدیـک زاینـد هرود هسـتند و در هـر شـهر یـک زن نحگلارقن هدهۀامقیاالرتهباشـطخیبصیًاانواریاننمخیانشواناد هسـهاد،واقماتهصمرتفباکلنادی. نیـل» نامید هانـد.
نقطـۀ گرهشـجر هنامهاسـت. اوراستایشم یکندواینکهاوبدوندریافتدیناریاین رودخانـهدر ادبیـاتملـلهمـوارهنقـشپررنگـیداشـته
پـروژهراتـابـهآخـرپیشبردهاسـت .گفتهم یشـودپساز اسـت.مـارکتوایـن()1910-1835پرشـورترینستایشـگر
::::لنجان تکمیـلایـنشـجر هنامهآنرابـههزینـۀخـوددردونوبت رودخانـۀ موطـن خـود (روسـتای فلوریـدای میسـوری)
در سـال 1114ش ( 1735م) موسـی سرسلسـلۀ ایـن (1382و)1390چـاپوب هرایـگانبـههمـۀ کسـانی کهنام یعنیم یس یس یپیبود کهشاهکارخود«زندگیبرروی
خانـواده در لنجـان بـه دنیا آمد .اهمیت او بیشـتر مربوط آ نهادر کتابآمدهاستاهدا کردهوهدفاو،چنا نکه م یس یسـ یپی»()1883رادربارۀآننوشـت.ماجراهای
بهنوۀاوعلیرضا(فرزندعل یا کبرفرزندارشدموسی)است خـوددرمقدمـهم یگویـد،افزایـشپیوندهـایاجتماعی هاکلبر یفیـن ( )1884نیـز در حاشـیۀ ایـن رودخانـه
که در سال 1184ش ( 1805م) متولد شد .در ایران اوضاع بیناینخانواد ههابودهاست.چندسالیپیشازچاپ م یگذرد.تامدیگرقهرمانمارکتوایننیزتحتهدایت
خوبیحا کمنبود.جن گهایایرانوروساز سالقبل اول ایـن کتـاب ،در تبریـز کتـاب دیگـری ( )1376چـاپ یـکزن(عمـۀخود)بزرگشـد ،گوییرودخانههموارهبا
از آن آغـاز شـده و فتحعل یشـاه بـرای بسـیج مـردم علیـه شـد کهنس بنامۀشـاخ هایازطباطبای یهایتبریز(به یـکزنپیونـدیافتهاسـت.
روسـیهبـهعلمـایدینـیرویآوردهبـود2 . قلـم سـید جمـال ترابی طباطبایـی) اسـت و از آن جمله، دراینمقالهشجر هنامۀخانواد ههاییرابررسیم یکنیم
علیرضـابـهمدرسـۀعلـومدینـیاصفهـانرفـتودر آنجـا عارفجلی لالقدرحاجمیرزاعلیقاضیطباطبایی(فرزند کـه از فرزنـدان حـاج ملا علیرضا (حاج آخوند ،متولد سـال
تحصیـلعلومدینی کـرد.پدرشبعدازپایانتحصیلات میرزاحسینازنسلمیرزامحمدتقیقاضی)است.نکتۀ 1184ش) بـه شـمار م یآینـد و در میـان آنـان چهر ههـای
بـرایاودختـرمالحسـنواعـظراخواسـتگاری کـرد.مال جالـب توجـه در مقایسـۀ ایـن دو نسـ بنامه ایـن اسـت برجسـت های پدیـد آمدنـد کـه تاریـخ اصفهـان بـه آ نهـا
حسـنواعظپی شنماز سـدهبودودوهمسـرداشـت که کـهشـجر هنامۀحـاجمالعلیرضـابیشـتراز ناحیـۀنسـوان م یبالـد.ایـنشـجر هنامهمربوطبـهخانواد ههاییاسـت
وهقمتـسـیبرـباالاغبمه ایگدیـرانر ِدیکاـوهباوودد.رموخقدعمیـتتیوکـطالیازع این دختر از (زنان) ترسـیم شـده و در آن نام بسـیاری از زنان برجسـته کـه در شـهرهای کوچـک حاشـیۀ رودخانـۀ زاینـد هرود
مال علیرضـا آمـده اسـت؛ درحال یکـه در نسـ بنامۀ طباطبایـی تبریـز زندگـی م یکردنـد.
اخلافصفویهیعنیعباسقلیمیرزایصفوی(ه معصر همـۀ اسـامی متعلـق بـه مـردان اسـت .ایـن امـر در واقـع بـر و اسـت پدرسـالارانه معمـول ًا شـجر هنام هها در ایـران
فتحعل یشـاه) درم یآیـد و هـم معلـم فرزنـدان او و هـم بـههـدفنویسـندۀشـجر هنامۀحـاجمالعلیرضـا(حـاج آم نحـهـوارناافـدریاـددمه گذکرـفرتـخهانمواید هشـهواندشـ.کمثلا ًلمآیـیگیتارلدلهودشـاخهتآـبراادنید،ر
مباشراملا کفراواناوم یشود.همسرعلیرضاملقببه آخونـد) هـم مربـوط م یشـود .او هـدف خـود را آشـنایی
حـاجب یبـی(متولـد1186ش)هـمنقش کلیـدیدراین بیشترباوابستگاننسبیوسببیاعلام کردهاست؛یعنی عارفبرجستهواستادامامخمینی،هفدهفرزندداشته
خانوادهدارد.دراینزمان،ظ لالسلطانحا کماصفهان در جس توجویافزایشسرمایۀاجتماعیوپیوندهای است؛اماامروزتنهااز نسلوخانوادۀپسریاومطلعیم.
کهاز دوستانعباسقلیمیرزاست،از علیرضام یخواهد اجتماعـیاسـت کـهدر گفتمـانجنسـیتی،زنـانحامـل چ هبسادرخانوادۀدختریاونیزافرادبرجست هایباشند
معلمـ ِی فرزنـدان او یعنـی صار مالدولـه و معتمدالدولـه را ایـن نقـش هسـتند .در ادامـه ،ابتـدا بـه کاری پرداختـه کـهنامـیازآ نهـادرمیـاننیسـت.درایننوشـته،زندگی
1 .1اینمقالهرابهدومعماربرجستۀشهراصفهانمهندسمهدیملاباشیومهندسرضاملاباشیتقدیمم یکنم کههموارهدرجهتهماهن گسازیمعماریاصفهانبافضایزیستیحاکمبرآنتلاش کرد هاند.
2 .2مدرسۀدینیاصفهانب هخصوصوضعیتممتازیداشتونامۀفتحعل یشاهبهمیرزاعلینوریمج ِد ِدفلسفۀصدراییمشهوراست.درنهایتمیرزاعلینورینپذیرفتبهتهرانبرودوعبداللهزنوزیپدرحکیممؤسسعلیمدرس(زنوزی)رابهاین
منظورمعرفی کردواوبهتهرانرفت.

