Page 54 - ماهنامه شماره 23 برای فردا
P. 54

‫‪53‬‬

‫ودخالـتنکنیـد‪.‬ا گـرهمبـرایزاینـد ‌هرودهمایـشبرگزار‬                                     ‫کم ‌کدرسیمنتشرم ‌یکند‪ ،‬کامل ًادرمسیربیراههاستو‬                                                    ‫خان ‌مهـا فرصـت بیشـتر و مسـئولیت کمتـری در قبـال‬
‫م ‌یکردیـم‪،‬م ‌یگفتنـدفلانـینبایـدسـخنرانی کنـد‪،‬نباید‬                                   ‫بزر ‌گترینضربهرابهجامع ‌هگراییم ‌یزند‪.‬وقتیمحصل‬                                                    ‫معیشـتخانواده‌دارندحضورشـاندر تشـک ‌لهابیشـتر‬
‫بیانیـهداشـتهباشـیدو‪....‬امـامـاناامیدنشـدیموبازهم‬                                      ‫دبیرسـتانبـودم‪،‬معلـمهندسـۀمـابـهبچ ‌ههایی کـهدر‬                                                   ‫است‪.‬اینرادر بیشترتشک ‌لهایی کهباآ ‌نهادر ارتباط‬
‫بـرای زاینـد ‌هرود همایـش برگـزار کردیـم و کار خودمـان را‬                              ‫یـک نیمکـت سـ ‌هنفره م ‌ینشسـتند تکلیـف م ‌یکـرد کـه‬                                               ‫بـود ‌هامدیـد ‌هاموفکـرم ‌یکنـمعمومیـتداشـتهباشـد‪.‬‬
‫انجامدادیمواطلا ‌عرسـانی کردیموسـعی کردیمفضای‬                                          ‫کسـی کـهقو ‌یتـراسـتآندونفـردیگـررابـهحـدخودش‬                                                     ‫دروضعیتفعلی‪،‬برایافزایشمسئولی ‌تپذیری‬
‫مسـمومیرا کـهدر رسـان ‌ههایمجـازیایجـادشـدهبـود‬                                        ‫برسـاند‪ .‬امـا امـروز بچـه‪ 0/25‬نمـره را از بهترین دوسـتش‬                                           ‫ومشارکتاجتماعیمردمچهرا ‌هحلیپیشنهاد‬
‫تعدیل کنیم‪.‬بعدهم کتابیبهنام«پاب ‌هپایزایند ‌هرود»‬                                      ‫دریـغم ‌یکنـدتـامبـادا کسـیازاوجلـوبیفتد‪.‬چـهاتفاقی‬                                                ‫م ‌یکنیـد؟ مسـلم اسـت کـه حاکمیـت بایـد‬
‫درایـنزمینـهچـاپ کـردم‪ .‬کارمرادوسـتداشـتموآنرا‬                                         ‫دارد م ‌یافتـد؟ جامع ‌هگرایـی و توجـه بـه منافـع جمعـی‬                                            ‫رویکردشراعوض کند؛امادر جامعهونهادهای‬
                                                                                       ‫ب ‌هشـدت در حـال نابـودی اسـت و فردگرایـی افراطـی و‬                                               ‫کوچ ‌کترحاکمیتیمثلشهردار ‌یهاچهعاملی‬
                             ‫باعلاقه پیش بـردم‪.‬‬                                                                                                                                          ‫م ‌یتوانـد مـردم را برانگیـزد تـا مشـارکت کننـد و‬
‫ا گربخواهیدتجربۀبیستسال کار در سم ‌نهارا‬                                                  ‫منفع ‌تطلبـیخودخواهانـهجایگزیـنآنم ‌یشـود‪.‬‬
                                                                                       ‫آمـوزش کـودکان درسـت اسـت‪ ،‬بـه شـرطی کـه آن را از‬                                                                       ‫حقشـان را بخواهنـد؟‬
   ‫در چندجملهخلاصه کنید‪،‬چهم ‌یگویید؟‬                                                   ‫قیودایننظامآموزشـیجدا کنیم‪.‬الآنمدارسـیبهنام‬                                                       ‫در دهـۀاخیـراتفاقـیدر سـطحجهـانو کشـور مـاافتـاده‬
‫آنرادر یـک کلمـهخلاصـهم ‌یکنـموآن«اعتمادسـازی»‬                                         ‫مدارسطبیعتبهراهافتاده کهآموزشرسمیو کلاسی‬                                                          ‫وآ ‌نسـیطرۀفضـایمجـازیاسـت کـهآد ‌مهاراب ‌هشـدت‬
‫اسـت‪.‬اعتمادسـازیامریچندسویهاسـتوآنرابایداز‬                                             ‫نـداردویادگیـریخودانگیختهراجایگزینآموزشقالبی‬                                                      ‫بـهسـمتفردگرایـیسـوقم ‌یدهـد‪.‬نظـامسـرمای ‌هداری‬
‫درونتشـکلآغـاز کـردیاحتـیازدرونخانـواده‪.‬خانواده‬                                        ‫م ‌یکننـدوبـرایـنپایـهاسـتواراسـت کـه کـودکانازطریق‬                                               ‫جهانیدرواقعبهدنبالایناست کهفردگراییراتوسعه‬
‫کوچ ‌کتریـننهـاداجتماعـیاسـتوب ‌یاعتمـادیمثـل‬                                          ‫بـازی در طبیعـت و تعامـل بـا طبیعـت و بـازی بـا همدیگر‬                                            ‫دهد‪.‬اینفردگراییب ‌هشدتواز را ‌ههای گونا گون‪،‬مثل‬
‫موریانـه آن را از درون پـوک م ‌یکنـد‪ .‬یکـی از مه ‌متریـن‬                               ‫بهترجامع ‌هگرام ‌یشوند‪.‬اینشایدیکیازرا ‌هکارهاباشد‪.‬‬                                                ‫فی ‌سبـوکوتلگـرام‪ ،‬گسـترشم ‌ییابـد‪.‬پنـجیـادهسـال‬
‫ارکان در هـر تشـکلی اعتمادسـازی اسـت و مقدمـ ‌هاش‬                                                                                                                                        ‫اپیسـت ِفشادجهاممع ‌یهکرراددنـر ندظورالبآگینریچندـ؛دچننفـدرنافسرـاتزففادضهامی ‌یمکنجناـزد؟ی‬
‫صداقت است‪ .‬باید با خودمان و دیگران صادق باشیم‪.‬‬                                           ‫خاطرۀخاصوجالبیازفعالی ‌تهایتاندارید؟‬                                                            ‫ایـنفضـاتمـامقشـرمیانـیجامعـهرا‪،‬از زنومـردوپیـرو‬
‫ا گرخودمانرا گولبزنیم‪،‬دیگرنم ‌یتوانیماز صداقتدر‬                                        ‫خاطر ‌ههـای خـوب زیـادی دارم؛ چرا کـه کارهـای خـوب‬                                                ‫جـوان‪ ،‬جـذب کـرده اسـت‪ .‬ایـن فردگرایـی ب ‌هشـدت بـه‬
‫سطح کلا ‌نترحرفیبزنیم‪.‬بایدصداقت‪،‬اعتمادوامید‬                                            ‫زیادیانجامشده‪.‬واقعیتایناست کهاینسازما ‌نها‬                                                        ‫روحیـۀ جامع ‌هگرایـی لطمـه م ‌یزنـد‪ .‬مـن خـودم را در‬
‫وجـودداشـتهباشـد‪.‬در تاریکـیبـهتاریکـیدشـنامدادن‬                                        ‫تأثیـرخودشـانرادر اصفهـان گذاشـت ‌هاند‪.‬موض ‌عگیـری‬                                                ‫حـدینم ‌یبینـم کهبگویـمالآنبایـدچ ‌هکار کنیمتاجلو‬
‫مشـکلیراحـلنم ‌یکنـد؛بایدچراغیروشـن کنیـم‪.‬باید‬                                         ‫ایشـندتنشزاکینـ‌لده‌هاردوردبروابرچیسزاهـخاتمیادینگجرهماسـ‌نلنممًااب‪،‬م ‌یتترأثو‪،‬یـرخنبشودکه‬        ‫اینبولدوزرتخریبتفکرجامع ‌هگرا گرفتهشود‪.‬نم ‌یگویم‬
‫واق ‌عبینباشـیموقدرتوجایگاهخودمانرابشناسـیم‬                                            ‫اسـت‪.‬یکـیاز اقدامـاتجمعیـتمـاایـنبـود کـهبعـداز‬                                                   ‫ناامیـدشـویم‪،‬ولـیایـنفضـاحتـی کـودکدوسـالهراهم‬
‫تادچار توهمنشـویم‪،‬از مردمودولتفاصلهنگیریموبا‬                                           ‫قطعشـدندرختیبهنامشـ ‌شبرادر‪،‬در حیاطمدرسـه‬                                                         ‫سـرگرم م ‌یکنـد‪ .‬ایـن بچـه وقتـی پن ‌جسـاله شـد‪ ،‬بایـد بـا‬
                                                                                       ‫فرانسـو ‌یهای جلفـا وارد عرصـه شـدیم و گفتیـم وقتـی‬                                               ‫بقیـهارتبـاطبگیـرد؛ولـیوقتـیبـاایـنوسـیلهارضاشـده‬
 ‫تکیـهبـروجهـ ‌های کهداریمژسـتاپوزیسـیوننگیریم‪.‬‬                                        ‫درخـتاسـمدارد؛یعنـیشناسـنامهداردونم ‌یشـودبـه‬                                                     ‫باشـد‪،‬دیگـرنیـازینـداردبرودبیـرونوبا گروهه ‌مسـالان‬
                              ‫سخنپایانی؟‬                                               ‫همین سادگی آن را برید‪ .‬بعد حرکتی برای نجات حیاط‬                                                   ‫بازی کندوباه ‌مسـالانشتعامل کند‪.‬نظامآموزشـیما‬
                                                                                       ‫مدرسـۀفرانسـو ‌یها کردیـم کهقـراربودبهبسـازوبفروش‬                                                 ‫بسیارب ‌یراههرفتهاست‪،‬نظامی کهازپی ‌شدبستانیبر‬
‫از شـما تشـکر م ‌یکنـم‪ ،‬البتـه نـه از آن دسـت تشـکرهای‬                                 ‫وا گـذار شـود؛ امـا چنیـن نشـد و الآن تبدیـل شـده بـه‬                                             ‫پایـۀ گزینـشبرنام ‌هریـزیم ‌یشـودوبرای کـودکان کتاب‬
‫کلیشـ ‌های در پایـان گف ‌توگوهـا‪ .‬مـن از همـۀ دوسـتان‬                                  ‫دانشـگاه هنـر اصفهـان‪ .‬بعـد بـه مدرسـه فرانسـو ‌یها‬
‫روزنام ‌هنـگاری کـهدر حوز ‌ههـایاجتماعـیدلسـوزانه کار‬                                  ‫پرداختیموبعدبه کلیسای کاتولی ‌کها‪.‬خوشبختانهبا‬
‫م ‌یکننـدسپاسـگزارموم ‌یدانـممسـئولی ‌تپذیریمـادر‬                                      ‫روابطی کهایجادشـد‪ ،‬کلیسـاومدرسـهمرمتشدواین‬
‫دیگـرانهمانگیـزهایجادم ‌یکند‪.‬در شـرایطبحرا ‌نهای‬                                       ‫برایمانیروبخشبود‪.‬همچنینتوانستیمدر آزادیدو‬
‫اجتماعیوزیس ‌تمحیطیبیشترینهنرماایناست که‬                                               ‫محی ‌طبـانمحکو ‌مبـهاعـدامهممؤثـرواقعشـویم‪.‬برای‬
‫زن ‌گهارابهصدادرآوریمتامردمهشیار شوند‪.‬وضعیت‬                                            ‫هرکـدامازآ ‌نهـاوجهالمصالحۀسـنگینینزدیکبـه‪800‬‬
‫خطرناکیدر پیشداریم‪.‬متأسـفانهدر جهانب ‌هشـدت‬                                            ‫میلیون تومان تعیین شده بود‪ .‬ما پویشی راه انداختیم‬
‫وعالقیع ًاهمدمچلارکاشتتمبااتهبلشیغدا‌هانتدم‪ .‬گ‌یسشتورد‪.‬دشرناادامیخدلهیازمعدولد ‌هاتوی‬  ‫بهنام«پویشحیات» کهادامۀ کار«کمپینحیات»بود‬
‫ملتبحرانبسیاربزرگیایجادم ‌یکندو کسانی کهبهاین‬                                          ‫وازحضورافرادبسـیارمؤثریاسـتفاده کردیموسـرانجام‬
‫امردامنم ‌یزنندمتوجهنیستند کهماهمهسرنشینان‬                                             ‫اینمحی ‌طبانانآزادشـدند‪.‬مندر جلسـۀآزاد ‌یشاناز‬
‫یـکقایقیـموسـوراخ کردنشهمـۀماراغرقم ‌یکنـد‪.‬در‬                                          ‫زندانحضور داشتم کهبسیار تأثیرگذار بود‪.‬جمعیتما‬
‫گـذار از وضعیـت فعلـی‪ ،‬تلاش بـرای جلب توجه عموم به‬                                     ‫در معرفیوضعیتزایند ‌هرودواتفاقی کهبرایآنافتاده‬
‫مشـارکتبـرایپایـداریسـرزمین کاریبـزرگوارزشـمند‬                                         ‫نیزبسیارمؤثربودهاست‪.‬اولینحرک ‌تهایمامربوطبه‬
                                                                                       ‫د ‌هپانـزدهسـالپیشاسـت؛مـابرنام ‌ههاوتورهایـیبرای‬
        ‫اسـتوبههمیندلیلازشـماتشـکرم ‌یکنم‪.‬‬                                             ‫آشـناییبازایند ‌هرودبرگزار م ‌یکردیمتامسـئولانومردم‬
                                ‫کلیدواژ ‌هها‪:‬‬                                          ‫آ گاه شـوند؛ ولـی صـدای مـا بلنـد نبـود‪ .‬آن روزهـا توجـه‬
                                                                                       ‫عد ‌هایبهاینموضوعجلبشد‪،‬امانهدر حدامروز که‬
‫زاینـد ‌هرود‪:‬جریـانزاینـد ‌هرودرادر تمـامر ‌گهایـمحـس‬                                  ‫تپبیـدیـشالیـبـهن ُمهسـشـئیلار‌هاییب ‌ههومجـگاونـدآیمشدـهدبـهوادس‪،‬ـامـتر‪.‬وازگزاریندـهد ‌هسـراودل‬
              ‫م ‌یکنـم و خـود را جزئـی از آن م ‌یدانـم‪.‬‬                                ‫ابیودنیـومض‪.‬عمیثا ًلتیران ‌کدابـاشر مت‪‌.‬یالبختواهبسـاتمیوانم نعمبایسیشـارگایههعکمرسوـب ‌هیرازو‬
                                                                                       ‫وضعیـتزاینـد ‌هروددر کنـارخـودزاینـد ‌هرودبرگـزار کنیـم؛‬
‫سـم ‌نها‪ :‬ضـرورت اجتماعـی بـرای توسـعۀ مشـارکت‬                                         ‫امـادوروز پیـشاز برگـزاری‪،‬بسـاطمـارابـههـمزدنـدومـا‬
                                    ‫اجتماعـی‪.‬‬                                          ‫رااحضار کردندو گفتنداین کارهیچربطیبهشماندارد‬

                             ‫جوانان‪:‬امیدآینده‪.‬‬
                            ‫اصفهان‪:‬قلبایران‪.‬‬
‫ایران‪:‬مادری کهچشمامیدشبهفرزندانشاستونیاز‬
               ‫بهه ‌مبستگیو کمکهمۀآناندارد‪.‬‬
‫زنان‪:‬نیمیازجامعه کهمغفولماند ‌هاند‪.‬خیلیوق ‌تها‬
         ‫اینرا گفتیم‪،‬ولیبازهمازآنانغافلماندیم‪.‬‬
             ‫مشارکت‪:‬پی ‌ششرطتوسعۀاجتماعی‪.‬‬
   49   50   51   52   53   54   55   56   57   58   59