Page 99 - ماهنامه شماره 18 برای فردا
P. 99
99
..........................................................................
..........................................................................
.............................................................................
.............................................................................
قشـیطعـطًاا منعبیـ ایرشـارزک یـشگـذکاراثـریهبـنـررایـی نـنااثـرب پـس تانگـوی کتـاب هرکدام ماجرای فروپاشـی اسـت .خیانـت از پس
و زیباسـت و خیانتتنهابرایآویختناز گردنبرنده؛برند های کهدر
نخب هپسـند ،کـهدرحوزۀادبیاتاقلیـتقرارم یگیرد،
چیـزی ورای نظـر سـخیف جمعـی اسـت .ایـن سـطح کارنیسـت ،گـوری که کفننـدارد.
مطلوب زیبایی و هنر ،دریچۀ درسـت نظرگاه و شـیوۀ مـنتانگویشـیطانرایکفسـتیوالهنـریم یدانم.
بررسیونقدمتناسبباذاتشرام یطلبد.دریچ های فسـتیوال یـک فعالیـت قصـدی اسـت .مـا جشـن
روشـ نتر و فرا ختـر از نظرگا ههـای تنـگ و تارعنکبـوت مم ییگیشـریوـیمم؛ویایعـنـنیم بطلهـخابطـخرصمووصضـ ًاوعدـربـیارۀدتورجرهـبـمۀهجنـرمـیع
تنیـدۀمرسـومنقـدادبـی. صـادقاسـت.مشـخصۀفسـتیوالیدر ایـناسـت کـه
تمنعهـناابـدارراایسـآ نته.ـفا کـسـهتبیالوافعلـدلقیدرق ًانحاوعلممنشـحارکصربتههفرسـدتنیادز
حضوررابازنماییم یکند کهبایدارجنهادهشود.لذت تاری کمانـدهوب هطورکلـیبررسـی«بـرزمانـی»ب هجـای
زیباشناختیدرپسویژگیفستیوالیهنر،رهاییموقت تمارطیالخعـمنهـ «د ادرزسـمانـت وی ا»ثـاثرـررامصیرفدـاًناـددف .ونجشـهـدۀهددررزمگانـذشیـاتثـره
ازتمامروزمرگ یهارارقمم یزند.2ا گربهشخصیتویژۀ بررسـی نم یکنـد ،بلکـه در پـی یافتـن ابعـادی اسـت
کدنکیتــرمیـادبرـمه عییباباریتــمیک«مهـارودعپمشلـًادتپسـنجـتبرهه»قیدـراکمتزـادهابتسـوجته. کـه بـا زمـان حـال در ارتبـاط اسـت و پتانسـیل تأویلـی
نظار هگریاودرداسـتانبهاینمعناسـت کهخودرادر متفـاوت در آینـده را نیـز خواهـد داشـت .در تانگـوی
معـرض تسـلط بر زنجیـرۀ موجود قـرار دهد و نسـبت به دشـر بیازطهاانیماز تنابرییشـخ،ترهمدایلفامنبرسراوابنعطمانومسًاانزنیدتگکییبههکتنرمد.ر
ودشسسـخوسصـتیبـهههتافعویتصامیـکواجیننویمدزبویعزمنـضحًدای؛ـدرخطقصخسوارمصـ ًجابتدهرایتیپاویـیجاازهنداکیـسکهتنباـد.نه آشیانۀ راحت خانوادگی بود؛ اما در پایان سوسیالیسم
بصیـرت کافـیم یرسـدوناامیدانـهومغمـومراهـشرا (تاریخـی کـه کتاببهآنارجـاعدارد)اینرؤیایناچیز
جـدام یکنـد.حـالا گـربـهچندصفحۀنهایی کتـابو یعنـی بهر هبـردن از سـعادت جمعـی جـای خـود را بـه
شـیوۀروایـتومعنایـی کـهازپـسآنم یتـوانفهمیـد
شـعار جدیـدی داده اسـت :برنـده شـدن.1
توجه کنیمم یبینیمعل یرغماینقیاموعصیان بـازی اصلـی کتـاب حـول همیـن مفهـوم برند هشـدن
شـخصی تها،ماهـمب هعنـوانخوانندگان م یچرخـد.شـایدهنرمندان هتریـنبخ شهـای کتـاب
ومخاطبـاناثـرواردبـازیشـد هایمواز مربوطبهقسمتیاست کهشانیدرستأثربرانگیزیبه
اینبازی گریزینیست.اینکهروایت خواهرخردسالعق بماند هاش(اشتیکه)م یدهد.در
پیش روی ما از زبان دکتر است یعنی تانگویشیطانسلسل هاینامتناهیازبردوباخ تهاو
همـۀ ایـن آد مهـا ،چـه ترسـوهای نبردهاییتما منشدنیبرایبردنبهچشمم یخورد،
رهـرو ،چـه درو غگویـان حقیـری کـه ابـیردنزننپـجیورلهنبیهایشـت ًتابر،هقاـشدتریکتبهیکشوـتچرو،لوهم م یخرواسبـدۀوبازآهنتـجر.ا.ک..ه
سـودای تصاحـب کلون یهـای هی چکـسضعی فتـرازاونیسـتتـادربرابـرششکسـت
انسانیخصوص یشانرادارند،چه بخورد،اشتیکهبهگرب هاشحملهم یکندوشکنج هاش
گرداننـدگان کلون یهـایبزر گتـر،به م یکنـد و درنهایـت آن را م یکشـد .بعـد کـه در دایـرۀ
انضمـام همـۀ خواننـدگان در ایـن محـدودذهن یاشمعنایاینزنجیـرهرادرکم یکند،
بـازیشـرکتدادهشـد هاند.درواقـع ازآنجاکهذات کودکان هاشچنیناعمالیرابرنم یتابد،
جهش بزرگ در اثر هنری در همین کنـار گربـ هاشزیرهمـانبارانلعنتی ،کهدرتمـامطول
نقطـه روی م یدهـد کـه بـازی بـه داسـتانیکریـزم یبـارد،خـودشراهمخلاصم یکند؛
معنـایواقعـی کلمهبـهبـازیبدل اما سهم برندگان هم چیزی بیشتر از ریشخند نیست.
م یشـود .ایـن امـر تماشـاگر را در کراسـناهورکایب هخوبـیبـاپوچـیارادهدرعمقچیزها
جـایبازیگـرم ینشـاندواورابدل آشناسـتوب هخوبیایننکتۀتلخراروشـنم یکند که
بـه شـخصی م یکنـد کـه بـازی نـهعلیـهتکـرار برنـد هایوجـودداردونـهعلیـهبـاران.او
بـرای او و در او بـازی م یشـود هنرمندانـهنشـانم یدهـدتنهـاآینـد های کـهم یتـوان
و ایـن یعنـی بـازی در درون منتظـرآنبـودهمـانتباهـیاسـت کـهپیامبـرانالهـی
خـودش حامـل معنایـی اسـت وعـده داد هانـد .باقـی داسـتا نها و خرد هروای تهـای
تدفرک یکش کدنشیدنوبنیاابسرایتن.اازسرفاتساًراتبامزیایگزر
میـان بازیگـر و تماشـاگر در ایـن
منتفیم یشودوآنچهپی شازاین
اثرهنریخطابش کردیم،ماهیت
خـود را اثبـات م یکنـد.
.1ژاك رانسیر .ﺑﻼ تار ،زمان ﺑﻌﺪ .ﺑرﮔردان از مﺘﻦ فرانسﻪ :رﺿا ﺧلیلﻰ .تﻬران :انﺘﺸارات نﻘﺪ فرهﻨﮓ ،چاپ اول ،ﺳال
،1395ﺻﺺ 43-42/50-49
.2هانﺲ ﮔﺌورگ ﮔادامر .هﻨر :ﺑازی ،نﻤاد ،فسﺘیوال .ﮔﺰﯾﺪه مﻘاﻻت ﺑرﮔردان :دﮐﺘر ﻋﺒﺪاﷲ امیﻨﻰ ،انﺘﺸارات ﭘرﺳﺶ ،چاپ
اول ،ﺳال ،1394ﺻﺺ 151-167
ﺑﻼ تار .ﮐارﮔردان

